عنوان مقاله :
تزلزل در شهروندي و تابعيت؛ زمينههاي گسست در دولتملي
پديد آورندگان :
مولائي ، آيت دانشگاه تبريز - دانشكده حقوق و علوم اجتماعي - گروه حقوق
كليدواژه :
شهروندي , تابعيت , پستمدرنيسم , شهروندي پستمدرن , شهروندي دولت ملي , حقوق بشر
چكيده فارسي :
شهروندي از مفاهيم «قديم» و «جديد» بشر است كه در دنياي جديد، پيوسته موضوع دانشهاي گوناگون بوده است. در دهههاي اخير حوادثي رخ داده است كه ميتواند شاهدي بر وقوع تحول در مفهوم شهروندي دولتملي به شمار آيد. نوشتار حاضر با درك چنين اهميتي به اين سوال پاسخ داده است: شواهد مربوط به دگرگوني مفهومي در شهرونديِ دولتملي چيست؟ در پاسخ به اين سوال با استفاده از روش تحقيق: توصيفي – تحليلي، اين نتايج به دست آمده است: نخست؛ هرچند در دولتملي، «شهروندي»، پيوند ذاتي با «تابعيت» پيدا كرده است اما در دهههاي اخير مشاهده ميشود نشانههايي از گسست در چنين پيوندي در حال به وجود آمدن است. دوم؛ گسست مذكور، نشانه بارزي بر رخنه در پيوند ذاتي ميان دو مفهوم: شهروندي و تابعيت در دولتملي به شمار ميآيد. سوم؛ گسست مذكور را ميتوان تحول بنيادين در برداشت از مفهوم شهروندي در فضاي دولتملي دانست به نحوي كه اين مفهوم از زمينهها و فضاي دولتملي بيش از پيش در حال فاصله گرفتن است. چهارم؛ در وضعيت جديد، ناگزير بايد شهروندي را از ديدگاه جديدي نگريست كه ميتوان آن را امكان گذار از دولتملي و ايستادن بر آستانه پستمدرنيسم فرض كرد يا دستكم ميتوان به وضعيت: «دولتملي انعطافپذير» اشاره داشت. چنين دولتي، برخي از كاركردها و عناصركلاسيكاش در آستانۀ گسستن است.