عنوان مقاله :
مشروعيت جنگ دفاعي در سپهر انديشۀ صلحطلبي، تحليل و نقد آراء جان رالز دربارۀ قانونمنديها و سازوكارهاي جنگ عادلانه
پديد آورندگان :
محمودي ، علي وزارت امور خارجه - دانشكدۀ روابط بينالملل - گروه مطالعات جهان و روابط بينالملل
كليدواژه :
جنگ تهاجمي , جنگ دفاعي , حقوق بشر , دكترين جنگ عادلانه , عدم مداخله , قانون مردمان
چكيده فارسي :
جنگ بهعنوان پديدهاي بشري، در درازناي تاريخ از معضلات فاجعهبار جامعههاي انساني بوده است. تلاش بعضي فيلسوفان بهويژه طي سدۀ اخير، صرف محدودكردن جنگها با بهرهگيري از حقوق انسان و اخلاق بوده است. برونداد اين همكاري نفي جنگ تهاجمي و موجّه و مشروع دانستن جنگ دفاعي است. جان رالز با مطرحكردن اصول بنيادين نظري، ضمن تأكيد بر حقوق بشر و اخلاق،كوشيده است گامهاي نويني در جهت تحديد جنگ بردارد. اين پژوهش برپايۀ فلسفۀ تحليلي از رهگذر«تحليل مفهومي» و«ارزيابي انتقادي»، به تحليل آراء رالز دربارۀ اصول بنيادين جنگعادلانه، دلايل ناموجهبودن جنگ تهاجمي و شركتكردن در آن، دلايل موجه بودن جنگ دفاعي و پيوستن به آن ميپردازد. نيز موضوع تَمَّرُد از شركتكردن در جنگ و نيز روشهاي جنگ دفاعي در نظامهاي حكومتي گوناگون مورد بحث قرارگرفته است. نقد و ارزيابي آموزههاي رالز در بررسي وضعيتهاي خاص جنگي، نشانگر وجود تناقضهايي ميان نگرش واقعگرايانۀ وي و الزامات حقوقي و اخلاقي است. يافتههاي اين پژوهش تناقضهاي زير را آشكار ميسازد: تجويز دخالت پنهان دركشورهاي ديگر از سوي حكومتهاي دموكراتيك بر مبناي تأمين امنيت ملي، تجويز حمله به غيرنظاميان توسط دولتمردان در شرايط فوقالعاده در راستاي تأمين منافع نظام سياسي، و موجه ناميدن بمباران آلمان توسط بريتانيا در جنگ جهاني دوم بر اساس قيود حقوقي و اخلافي.