عنوان مقاله :
فرازوفرود نظريه حقوق طبيعي در سنت فكري انديشمندان عصر روشنگري
پديد آورندگان :
صبوري ، مصطفي دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه روابط بينالملل , مشيرزاده ، حميرا دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه روابط بينالملل
كليدواژه :
حقوق طبيعي , انديشه سياسي , عصر روشنگري , حقوق بشر
چكيده فارسي :
نظريه حقوق طبيعي، آموزهاي تحول آفرين و انقلابي بود كه به تدريج از اواخر دوران ميانه و اوايل دوران مدرن مورد توجه قرار گرفت. انگاره اصلي اين نظريه، شناسايي و توجيه حقوقي است كه انسان به واسطه طبيعت انساني از آن برخوردار است. اين انگاره به دغدغه جدي متفكران عصر روشنگري از جمله هوگو گروسيوس، تامس هابز، جان لاك، امانوئل كانت و تامس پين بدل گرديد و به شكل مشهودي در مفاد «اعلاميه استقلال آمريكا» و «اعلاميه حقوق بشر و شهروند فرانسه» ظهور و بروز يافت. در مقاله پيشرو تلاش داريم روند فراز و فرود نظريه حقوق طبيعي در ساحت انديشه سياسي متفكران عصر روشنگري را مورد بررسي قرار دهيم. ادعاي مقاله اين است كه نقدهايي چون بيتوجهي به سامان و نظم اجتماعي و سنتهاي مورد احترام جامعه سياسي، انتزاعي بودن و فردگرايي كه به اشكال گوناگون در نظام فكري برخي از متفكران از جمله ادموند برك، جرمي بنتام، فردريش هگل و كارل ماركس مطرح گرديد، سبب شد نظريه حقوق طبيعي به تدريج از اوايل قرن نوزدهم ميلادي به حاشيه رود. با اين حال، اين پايان كار نظريه حقوق طبيعي نبود و آموزههاي آن با بيانها، فهمها و اهداف متفاوت در انديشه سياسي و حقوقي معاصر امتداد يافته و توسط تعدادي از انديشمندان از جمله جان رالز، رابرت نوزيك و جان تاسيولاس پيگيري شده است.