طراحي مدل ساختاري استراتژيك كسب وكارهاي كوچك و نوپا با استفاده از رهيافت مدلسازي ساختاري تفسيري فازي

مديران و صاحبان كسب وكارهاي كوچك اغلب مدت زمان اندكي را صرف تهيه نقشه استراتژيك و برقراري ارتباط ميان لايه‌هاي استراتژي و اجرايي مي‌كنند. بيشتر تمركز و وقت خود را صرف تأمين سرمايه و برقرار ارتباط با سرمايه‌گذاران مي‌كنند، كه اين موارد موجب مي‌شود كه ايشان از مسائل مهمي نظير ارتباط با بازار هدف، جلب رضايت و اعتماد مشتري، تعديل هزينه و توسعه كانال‌هاي درآمدي و تدوين استراتژي‌هاي مربوط به آن غافل مي‌مانند. اين پژوهش باهدف بررسي سيستماتيك پژوهش‌هاي پيشين حوزه نقشه استراتژي و شناخت، و همچنين شناسايي عناصر كليدي و ارائه نقشه استراتژيك براي كسب وكارهاي نوپاي استان بوشهر صورت پذيرفته است. هدف اصلي پژوهش، طراحي مدل استراتژيك ساختاري شاخص‌هاي موثر براي راه‌اندازي كسب و كارهاي كوچك و نوپا است. با مطالعه ادبيات موضوعي و بهره‌گيري از رويكرد تحليل محتواي متني تعداد پانزده شاخص اساسي احصا شد كه جهت بومي‌سازي آنها در كسب و كارهاي كوچك و نوپا از تكنيك دلفي در سه دور استفاده گرديد. جامعه آماري تحقيق را مديران و كارشناسان آشنا به موضوع و شاغل در حوزه كسب و كارهاي كوچك و نوپا تشكيل دادند. جهت جمع‌آوري داده‌ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد كه روايي و پايايي آن نيز تاييد گرديد. جهت طراحي مدل استراتژيك ساختاري شاخص‌هاي موثر براي راه اندزي كسب و كارهاي كوچك و نوپا از رهيافت مدل‌سازي ساختاري تفسيري در محيط فازي جهت مديريت ابهامات زباني در قضاوت‌ها بهره گرفته شد. نتايج مدل‌سازي و تحليل ميك مك نشان داد كه جذب و پرورش كاركنان متخصص، مشاركت كاركنان، رهبري موثر و ايجاد سيستم اطلاعاتي پشتيبان جزء شاخص‌هاي اساسي و نفوذي در حوزه كسب و كارهاي كوچك و نوپا به شمار مي‌آيد؛ از اين‌رو به مديران پيشنهاد مي‌گردد كه بر اين دسته از شاخص‌ها تأكيد و توجه بيش‌تر داشته باشند.