سازه‌شناسي حكمت عملي و نقش صناعات پنجگانه در آن

ميان حكمت عملي و حكمت نظري رابطه‌‌يي ناگسستني وجود دارد. صناعات خمس نيز بعنوان بخشي از حكمت نظري ميتواند در حكمت عملي دخيل باشد. حكمت عملي گاهي بمثابه معرفت و دانش، و گاهي بمثابه خُلق يا فضيلت بكار ميرود. پرسش تحقيق حاضر اينست كه نقش صناعات خمس، اولاً، در توليد مؤلفه‌هاي شناختاري حكمت عملي و ثانياً، در مبادي صدور فعل، چقدر و چگونه است؟ چه عوامل و متغيرهايي از صناعات خمس، سازنده حكمت عملي هستند؟ اهميت بيان رابطه آن دو در اينست كه ملكات نفساني، به هويت انسان تعين مي بخشند و صناعات خمس ملكات نفسانيند كه ميتوانند با تأثيرگذاري بر مبادي صدور فعل، در تعين هويت انسان نقش داشته باشند و در نتيجه، تمام شئون زندگي بشر مانند زندگي علمي، اجتماعي، سياسي و... را تحت تأثير قرار دهند. در اين نوشتار ابتدا صناعات خمس و بطور خاص، ويژگيهاي مشترك آنها از كتابهاي منطقي استخراج شده و سپس با روش توصيفي ـ تحليلي تأثير آنها در مؤلفه‌هاي حكمت عملي دانشي و خُلقي بررسي مي شود. در بخش نخست، چرخش معرفتي از تصورات و تصديقات خطايي، اثربخشي در روش‌شناسي حكمت عملي، شكلگيري مفاهيم اعتباري در مقام عمل و حصول تعقلات عقل عملي براي انواع انسانها، و در بخش دوم، انتظام‌بخشي به وظايف ويژه عقل عملي، مهارت تطبيق امور شناختي بر امور اجرايي، تأثير در مبادي شناختي صدور فعل و شكل‌دادن به كنشهاي انساني، بعنوان نتايج تحقيق حاصل شده است.