عنوان مقاله :
تغيير در ويژگيهاي رشدي، عملكردي و برخي متابوليتهاي ثانويه بابونه آلماني (Matricari chamomilla L.) رقم پرسو (Presov) در پاسخ به كاربرد زئوليت و قارچ (Serendipita indica)
پديد آورندگان :
پرويزي زاده ، زهرا دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده كشاورزي - گروه مهندسي توليد و ژنتيك گياهي , قرينه ، محمدحسين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده كشاورزي - گروه مهندسي توليد و ژنتيك گياهي , بخشنده ، عبدالمهدي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده كشاورزي - گروه مهندسي توليد و ژنتيك گياهي , لطفي جلال آبادي ، امين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده كشاورزي - گروه مهندسي توليد و ژنتيك گياهي , بابك ، پاكدامن سردرود دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان - دانشكده كشاورزي - گروه مهندسي گياهپزشكي
كليدواژه :
عملكرد اسانس , تعداد گل , شبهمايكوريزا , فنل , فلاونوئيد
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: گياه بابونه (Matricari chamomilla L.) بهدليل دارا بودن تركيبات مؤثري همچون كامازولن، آلفابيزابولول و آلفابيسابولول آ در صنايع مختلف داروسازي، غذايي، آرايشي و بهداشتي، داراي نقش بسيار مهمي است. در اين گياه تغذيه ارگانيك و بهبود جذب عناصر معدني، نقش مهمي در افزايش عملكرد و كيفيت اسانس دارد. بر همين اساس استفاده از كودهاي زيستي مانند قارچهاي شبه مايكوريزايي به منظور كاهش مصرف كودهاي شيميايي و حفظ سلامت محصول و محيط زيست يك مسئله مهم در كشاورزي امروز تلقي مي گردد. يكي از راهكارهاي جديد در زمينه توسعه امر كشاورزي، بالا بردن كارايي مصرف آب و عناصر غذايي، استفاده از كاني هاي طبيعي زئوليت است كه با خاصيت نگهداري رطوبت، با فراهمي مواد غذايي سبب بهبود رشد گياهان مي شوند.مواد و روشها: به منظور بررسي تأثير كاربرد قارچ (Serendipita indica) و زئوليت طبيعي (كلينوپتيلوليت) بر عملكرد كمي و كيفي گياه بابونه آلماني (رقم پرسو) آزمايشي در سال زراعي 96-1395 در مزرعه تحقيقاتي پژوهشي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان به صورت فاكتوريل با طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار به اجرا درآمد. عامل هاي آزمايشي شامل قارچ در دو سطح (تلقيح و عدم تلقيح) و زئوليت در چهار سطح (بدون مصرف زئوليت (Z1)، پنج تن(Z2) ، ده تن(Z3) و پانزده تن (Z4) در هكتار) بودند. پس از برداشت محصول با حذف اثر حاشيهاي 50 سانتيمتر از هر طرف، صفات تعداد شاخه ثانويه، تعداد گل در بوته، عملكرد بيولوژيك، درصد اسانس، عملكرد اسانس، ميزان فنل، فلاونوئيد و ميزان خاصيت آنتي اكسيداني اندازهگيري شد.نتايج و بحث: نتايج نشان داد كه تلقيح با قارچ و سطوح پايين زئوليت سبب افزايش تعداد شاخه ثانويه در بوته و تعداد گل در بوته گرديد. بيشترين ميزان عملكرد بيولوژيك در سطح 10 تن در هكتار بهدست آمد، كه با ساير سطح هاي كاربرد زئوليت از نظر آماري اختلاف معنيداري نداشت اما با شاهد داراي اختلاف معنيدار بود. نتايج نشان داد كه در هنگام تلقيح با قارچ با ميزان كمتري زئوليت ميتوان درصد اسانس بالاتري توليد نمود. در تيمار تلقيح با قارچ S.indica بيشترين ميزان عملكرد اسانس به دست آمد. همچنين، با مصرف زئوليت عملكرد اسانس افزايش يافت بهطوريكه در تيمار عدم كاربرد زئوليت ميزان عملكرد اسانس در پايينترين سطح خود بود. صفت ميزان فلاونوئيد نيز مانند ميزان فنل، در تيمار تلقيح با قارچ نسبت به عدم تلقيح مقدارهاي بالاتري را دارا بود. نتايج مشخص نمود كه چه بسا زئوليت با جذب رطوبت و مرطوب نگهداشتن محيط اطراف ريشه و تأخير در خشكي خاك، سبب كاهش فعاليت آنتياكسيداني شد.نتيجهگيري: با توجه به نتايج حاصل از اين تحقيق مي توان گفت كه اثرهاي مفيد كاربرد زئوليت و قارچ شبه مايكوريزا به عنوان يك سيستم تغذيه ارگانيك در تأمين عناصر غذايي عمده مورد نياز گياه دارويي بابونه و در نتيجه افزايش، درصد اسانس و عملكرد اسانس قابل توجه است. افزون بر اين، مزاياي سيستم هاي تغذيه جايگزين مي تواند در مقايسه با سيستم هاي كشاورزي متداول از نظر محيطي قابل توجه باشد.