عنوان مقاله :
كاربستِ استعارۀ مفهومي در علومِ شناختيِ معاصر بهمثابۀ چارچوبي نظري در فهمِ متون انديشۀ سياسي
پديد آورندگان :
رضوي ، ايمان - - , اطهري ، حسين - - , نجف زاده ، مهدي - -
كليدواژه :
علومِ شناختي , زبانشناسيِ شناختي , استعارۀ مفهومي , نگاشت , چارچوب نظري , انديشۀ استعاري
چكيده فارسي :
مفهوم استعاره از ديرباز در شاخههاي گوناگون دانش بررسي شده است؛ اين امر بدان معناست كه استعاره، برخلاف تصوّر رايج و عاميانه ديگر تنها بهعنوانِ يك آرايۀ ادبي مورد توجه نيست، بلكه به موازاتِ رشد دانش در شاخههاي گوناگون علوم انساني بر اهميت استعاره و جايگاه آن افزوده شده است. در اين پژوهش ميكوشيم با نگاهي تاريخي به سير استعارهپژوهي مبتني بر دستاوردهاي جديد علومِ شناختيِ معاصر و ذيل آن علومِ زبانشناختي−عصبْشناختي، نخست تعريفي جديد از استعاره و اهميت آن ارائه دهيم و سپس با معرفيِ استعاره بهعنوانِ پايۀ شناخت، مؤلفههاي اساسيِ علوم شناختي و استعارۀ شناختي را بهمثابۀ مهمترين ركنِ اين علوم بهعنوانِ چارچوبي نظري در حيطۀ روششناسيِ فهمِ انديشۀ (سياسيِ) استعاري پيشنهاد كنيم. براساس دادههاي مقالۀ پيشرو مشخص شد، با توجه به آنكه در چارچوبِ علومِ شناختيِ معاصر، يكي از بنيادهاي اساسيِ نظامِ مفهوميِ ما سازوكارِ استعاريِ فهم است، پس انديشۀ سياسي در متون انديشۀ سياسي نيز از قاعدۀ استعاريانديشي پيروي ميكند؛ براين مبنا فرضيۀ اصليِ پژوهش حاضر اين است كه با در نظر گرفتنِ نظريۀ استعارۀ مفهومي بهمثابۀ يكي از اركانِ اصليِ چارچوبِ نظريِ علومِ شناختيِ معاصر، پرتويي نو بر فهم ديگرگونهاي از مفهومپردازي و استدلال در متون انديشۀ سياسي با ابتناء بر نظريات معاصرِ استعاره و علومِ اعصابِشناختي افكنده ميشود و مبنايي در روششناسيِ فهم متون انديشۀ سياسي فراهم خواهد شد.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني