ابعاد مختلف پديده ناباروري در زندگي زنان ايراني: يك مطالعه مرور نظامند

مقدمه: ناباروري و تلاش براي درمان آن، با تنش هايي براي زوجين همراه است. در ايران نيز ناباروري مسأله‌اي است كه با چالش هاي متعدد همراه است و زنان بيشتر از مردان تحت تأثير اين مشكلات هستند. مطالعه حاضر با هدف تبيين و تحليل تجارب زيسته زنان نابارور بر اساس مطالعات انجام شده در ايران در طول دو دهه گذشته انجام شد. روش‌كار: اين مطالعه از نوع مرور نظام‌مند مي باشد. استراتژي جستجوي اين مطالعه بر پايه جستجو در پايگاه هاي استنادي PubMed، Web of Science، Google Scholar و SID با عبارات فارسي مطالعات كيفي يا مصاحبه يا تجربه زيسته يا پديدارشناسي و ناباروري يا زنان نابارور يا زوجين نابارور و معادل هاي انگليسي اين واژگان انجام شد. مقالات با استفاده از چك‌ليست CASP ارزيابي شدند؛ در نهايت 21 مقاله كه تجارب زيسته زنان نابارور را از منظرهاي مختلف به‌صورت كيفي و پديدارشناسي تبيين كرده بودند؛ وارد مطالعه و ارزيابي تركيب و فراتحليل شدند. يافته ها: با كنار هم قرار دادن كدهاي اصلي مقالات به‌عنوان كدهاي اوليه و حذف موارد تكراري، 102 كد غيرتكراري به‌دست آمد كه آنها در قالب 8 مضمون اصلي شامل: چالش‌هاي كلي زنان نابارور، واكنش‌هاي زنان نابارور، جنبه‌هاي اجتماعي و فرهنگي، جنبه‌هاي شناختي، پيامدهاي روان‌شناختي ناباروري، روش‌هاي مقابله با مشكلات رواني و اجتماعي ناباروري، عوامل مؤثر بر رفتارهاي جنسي، عوامل افزايش و كاهش‌دهنده اميد در زنان نابارور با تجربه شكست در درمان ناباروري دسته‌بندي شد. نتيجه گيري: تجارب زيسته زنان نابارور نشان مي دهد كه آنها در جامعه ايران با مشكلات و رنج هايي مواجه هستند. به‌نظر مي رسد هنوز بسياري از ابعاد زندگي زنان نابارور مورد تبيين و تحليل قرار نگرفته است. ضمن آنكه نقش ويژگي‌هاي دموگرافيك، فرهنگ‌ها، قوميت ها و بستر خانوادگي در تحليل ها مورد توجه پژوهشگران واقع نشده است كه ضرورت مطالعات بيشتر براي طراحي برنامه هاي حمايتي مؤثر با توجه به سياست هاي جمعيتي كشور؛ بيشتر احساس مي شود.