بررسي ميزان آگاهي و نگرش به ذخيره و اهداء خون بندناف در زنان باردار مراجعه كننده به بيمارستان اميرالمومنين (ع) شهر زابل در سال 1401

مقدمه: در دهه هاي گذشته، خون بند ناف به‌عنوان منبع ارزشمندي از سلول هاي بنيادي شناخته شده و جهت درمان بسياري از بيماري ها استفاده مي شود. مطالعه حاضر با هدف بررسي ميزان آگاهي و نگرش به ذخيره و اهداي خون بند ناف در زنان باردار مراجعه كننده به بيمارستان اميرالمومنين (ع) شهر زابل انجام شد. روش‌كار: اين مطالعه توصيفي مقطعي در سال 1401 بر روي 500 نفر از زنان باردار مراجعه كننده به بيمارستان اميرالمؤمنين (ع) شهر زابل انجام شد. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه محقق‌ساخته مشتمل بر سه بخش مشخصات دموگرافيك، آگاهي و نگرش به ذخيره‌سازي و اهداي خون بند ناف بود كه توسط افراد تكميل شد. امتياز بخش آگاهي به 3 گروه آگاهي ضعيف، متوسط و آگاهي خوب و امتياز قسمت نگرش به سه قسمت نگرش منفي، خنثي و نگرش مثبت تقسيم‌بندي گرديد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS (نسخه 16) و ضريب همبستگي اسپيرمن انجام شد. ميزان p كمتر از 0.05 معني‌دار در نظر گرفته شد. يافته ها: ميانگين نمره آگاهي 5.11±24.18 بود و ۴۶۳ نفر (92.6%) از شركت‌كنندگان اطلاعات كافي راجع به ذخيره‌سازي و اهداي خون بند ناف نداشتند. ميانگين نمره نگرش 4.54±28.36 بود و اكثريت شركت‌كنندگان يعني ۴۹۴ نفر (98.8%) نگرش خنثي نسبت به ذخيره‌سازي و اهداي خون بند ناف داشتند. بين دو متغير آگاهي و نگرش به ذخيره و اهداي خون بند ناف همبستگي آماري معناداري وجود نداشت (۰۳/۰- =r، 0.507=p). نتيجه گيري: با توجه به كاربرد سلول هاي بنيادي خون بند ناف در درمان بيماري هاي مختلف، اطلاع‌رساني و برنامه‌ريزي آموزشي مناسب به‌منظور ارتقاء آگاهي و نگرش زنان باردار ضروري به‌نظر مي رسد.