بررسي ابعاد تبليغات گمراه‌كننده در روايي سنجي تجارت منصفانه: معرفي الگويي مفهومي-تقنيني مبتني بر فقه

نظر به عدم تطابق اساسي برخي رويه‌هاي قضايي و حقوقي و كيفري در مورد پديده‌هاي اجتماعي در اسلام و غرب، ظرفيت‌هاي فقه اسلامي در تدوين و بسط ابعاد حقوقي پديده‌ها و لزوم توجه به دانش بومي، اقدام پژوهي و زمينه‌يابي در تحقيق، مطالعه حاضر يك تلاش نظام‌يافته براي بررسي پديده نوظهور تبليغات گمراه‌كننده تجاري و زمينه‌يابي يك رويكرد فقهي و بومي براي برخورد با اين پديده است. نتايج حاصل از مرور نظام‌مند و فراتحليل كيفي مطالعات غربي در پايگاه داده ساينس‌دايركت نشان داد كه اين تبليغات در چهار بعد اساسي گمراه‌كنندگي ناشي از حذف اطلاعات، گمراه‌كنندگي ناشي از ابهام معني‌شناتي، گمراه‌كنندگي ناشي از مقايسه مشخصات و گمراه‌كنندگي ناشي از عدم تحقق ادعا تحقق مي‌يابند كه توسط نظريه‌هاي مختلف در روانشناسي، زبانشناسي و علوم اجتماعي تفسير مي‌شوند.همچنين، برخي ظرفيت‌هاي ايجابي و سلبي فقه در زمينه برخورد با پديده تبليغات گمراه‌كننده، كشف و ارائه گرديد سپس بر اساس يافته‌هاي تحقيق، يك الگوي مفهومي براي كاربست فقه در فرايند تقنين اين پديده نوپديد ارائه شد كه داراي چهار گام تعيين دستور كار، تعيين منابع، تبيين الزامات و طراحي و اجرا مي‌باشد. فقه اسلامي در هر چهار گام داراي ظرفيت‌هاي است كه باعث بومي‌سازي فرايند تقنين در بافت ايران مي‌شود.