عنوان مقاله :
مقايسه تداعي هاي ضمني و آشكار مربوط به افسردگي و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم
پديد آورندگان :
عليزاده فرد ، سوسن دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي , زالي زاده ، مريم دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي , عليپور ، احمد دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي
كليدواژه :
اختلال خوردن , اضطراب , افسردگي , نگرش به تغذيه , تداعي ضمني , تداعي آشكار
چكيده فارسي :
اختلال خوردن يك بيماري پيچيده روانپزشكي مزمن و ناتوانكننده است. در دهه هاي اخير، مدل شناختي اختلالهاي خوردن پيشتاز نظريهپردازي، تحقيق و درمان بوده است. در تحقيقات جديد دو مدل نظري متمايز براي پردازش و ارزيابي هاي آشكار و ضمني اطلاعات استفاده مي كنند. هدف از پژوهش حاضر مقايسه تداعي هاي ضمني و آشكار مربوط به افسردگي، اضطراب و نگرش به غذا در افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم بود. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل افراد مبتلا به اختلال خوردن شهر تهران بود كه در شش ماهه اول سال 1399 به مراكز درماني و مشاوره مراجعه كرده بودند. روش نمونه گيري به صورت خوشه در دسترس و هدفمند انجام شد. حجم نمونه 300 نفر بود كه با پرسشنامه هاي SCL-90، سياهه اختلال خوردن اهواز (شريفي فرد،1377)، مقياس نگرش به غذا (تيچمن و همكاران، 2003) و تكليف مبتني بر رايانه آزمون تداعي ضمني (گرينوالد و همكاران، 1998) آزمون شدند. دادهها با استفاده از تحليل واريانس مورد بررسي قرار گرفت. نتايج اين تحليل نشان داد كه در تداعي آشكار و ضمني افسردگي، در تداعي ضمني اضطراب و در تداعي آشكار نگرش به تغذيه بين افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم تفاوت معنادار وجود دارد. همچنين نتايج تحليل رگرسيون نيز مشخص كرد كه تنها تداعي و ضمني آشكار افسردگي و تداعي ضمني اضطراب مي توانند به شكل معنادار اختلال خوردن را پيش بيني نمايند. اين نتايج تأييد كنندة نقش تداعي هاي ضمني و آشكار در عرصه باليني است؛ همچنين در شناخت بهتر اختلال خوردن كمك ميكند تا در تدوين برنامه هاي آموزشي و مداخله هاي روانشناختي مورد ملاحظه قرار گيرد.
عنوان نشريه :
روانشناسي - انجمن ايراني روانشناسي
عنوان نشريه :
روانشناسي - انجمن ايراني روانشناسي