عنوان مقاله :
نقدي بر ترجمۀ ارسطو نوشتة ورنر يگر (بخش اول)
پديد آورندگان :
علويتبار، هدايت فاقد وابستگي
كليدواژه :
نقد ترجمه , نوشتة ورنر , ارسطو
چكيده فارسي :
متأسفانه در كشور ما قدر ترجمه و مترجم به خوبي دانسته نشده است. برخي مترجم را صرفاً ناقل تفكر ميدانند و نه متفكر. اين در حالي است كه ترجمه بدون داشتن تخصص در زمينۀ موضوع ناممكن است و چنين تخصصي نيازمند سالها پژوهش است. در كشورهاي غربي ترجمۀ بسياري از متون فلسفي را فيلسوفان برجسته انجام دادهاند. از سوي ديگر، كساني كه دستي در ترجمه دارند به دشواري آن واقف هستند. در ترجمه از هيچ جملهاي نميتوان صرفنظر كرد و گاهي ترجمۀ يك جملۀ مبهم به اندازۀ ترجمۀ چند صفحه وقت ميگيرد و نيازمند مراجعه به منابع گوناگون و مطالعۀ دهها صفحه مطلب است. اين دو عامل باعث شده است كه برخي بهجاي ترجمۀ دقيق متن، مطلب كلي را بفهمند و آن را اقتباس كنند و سپس كنار هم قرار داده دست به تأليف بزنند. اين اقتباسها و تأليفها از يك سو به مراتب آسانتر از ترجمه است و از سوي ديگر اعتبار بسيار بيشتري براي صاحب اثر به همراه دارد و او را در مقام متفكر مينشاند. البته برخي از مؤلفان حتي زحمت اقتباس از متون خارجي را نيز به خود نميدهند و مطالبي را از ترجمههاي فارسي گردآوري و تأليف ميكنند. درواقع آنان صرفاً از حاصل كار مترجمان استفاده ميكنند و اگر مترجمان نبودند آنان نيز مؤلف نبودند. بدينترتيب ترجمه كاري پرزحمت و كماجر است و اقتباس و تأليف به شيوۀ مذكور كاري كمزحمت و پراجر. اگر كسي صد كتاب را به خوبي ترجمه كند درنهايت ميگويند او مترجم خوبي است و افكار متفكران را به درستي به فارسي برگردانده است، اما اگر چند كتاب را تأليف كند نويسنده و متفكر و صاحب كتاب ميشود و البته كلي هم امتياز پژوهشي ميگيرد و در نظام دانشگاهي، كه به تأليف اهميت بسيار بيشتري نسبت به ترجمه ميدهد، ارتقا پيدا ميكند