ارزيابي معنويت مدرن در معنا بخشي زندگي انسان

مدرنيته كه بيانگر تازگي، گسست از گذشته و ورد به آينده‌اي در حال ظهور است، بر تمامي جنبه‌هاي زندگي از جمله دين تاثيرگذار بوده است و در تضاد با نقش اديان الهي از جمله نقش مهمي كه اينگونه اديان در معنا بخشيدن به زندگي دارند قرار گرفته و به دنبال معنا و هدف جديدي از زندگي است. به همين جهت در پژوهش حاضر با بررسي نقش معنويت مدرن در معناي زندگي به دنبال پاسخ به اين سؤال است كه معنويت مدرن چگونه به زندگي معنا داده و داراي چه نقاط قوت و ضعفي است؟روش پژوش توصيفي تحليلي و جمع‌آوري اطلاعات با استفاده از منابع كتابخانه صورت گرفته است. نتايج تحقيق بيانگر آن بوده است كه معنويت مدرن نيز زندگي انسان را داراي معنا و هدف مي‌داند و با داشتن امتيازاتي مانند تاكيد بر عقلانيت مدرن، ملاحظه شرايط انسان مدرن، دغدغه‌هاي كاهش و درد انسان مدرن... در وهله اول جهت ايجاد معناي زندگي جذاب، معقول و كارآمد به نظر مي رسد؛ ولي از آن‌جايي كه معنويت مدرن انسان‌محور است و تنها از عقلانيت خود بنياد براي شناخت معنويت استفاده مي‌كند، اين تصوير اوليه از معنويت مدرن از بين مي رود؛ بنابراين معنويت مدرن در بحث معناي زندگي به حداقل ها اكتفا كرده است و بيشتر رويكردي پراگماتيستي دارد كه نوعاً روشي تسكيني و تخديري براي انسان مي باشد.