عنوان مقاله :
شناختِ فوكو؛ پراكتيسي كه بايد رهايش كرد ملاحظاتي انتقادي دربارۀ كتاب «فوكو در ايران»
پديد آورندگان :
قهرمان ، ميثم مركز اسناد انقلاب اسلامي - گروه مطالعات تاريخي انقلاب اسلامي
كليدواژه :
انقلاب اسلامي , پراكتيس گفتماني , فوكوي نكره (يك فوكو) , جدل معرفتشناسانه , درونماندگاري
چكيده فارسي :
نگاه فوكو به انقلاب اسلامي چه در زمان حياتش و چه پس از آنْ بحثها و واكنشهاي متفاوتي را در پي داشت و آثار متنوعي در اينباره به رشتۀ تحرير درآمد. يكي از جنجاليترينِ اين آثار، كتاب «فوكو و انقلاب ايران: جنسيت و اغواگريهاي اسلامگرايي» نوشتۀ «ژانت آفاري» و «كوين اندرسون» است كه ميتوان آنرا ازيكسو واكنشي سياسي به اسلامگرايي و ازسويديگر، نقدي معرفتشناختي به آنچه نويسندگان «نسبيگرايي فرهنگي» مينامند، بهشمار آورد. بهروز قمريتبريزي در كتاب «فوكو در ايران» كوشيده است ضمن ارائۀ پاسخي مناسب به آفاري و اندرسون، نشان دهد كه حقيقتِ آراي فوكو دربارۀ انقلاب ايران چيست. بهبيان ديگر، «فوكو چگونه انقلاب ايران را معنا كرد؟» در مقالۀ حاضر به اين موضوع پرداخته شده است كه از منظري خاص هر دوِ اين آثار درون يك پراكتيس گفتماني شكل گرفتهاند و بنابراين، جملات متفاوتي از يك گزارهاند و بايد به يك اندازه از دستِ هر دوِ آنها رها شويم.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني