عنوان مقاله :
تبيين استعارههاي هستيشناختي و ساختاري مفهوم «دنيا» در اشعار سعدي و پروين
پديد آورندگان :
بهمنش ، ناهيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان شناسي , كاظمي ، فروغ دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , استعارههاي هستي شناختي و ساختاري , سعدي , پروين , دنيا
چكيده فارسي :
بر اساس نظريه استعاره مفهومي، نظام مفهومي در ذهن انسان ماهيتي استعاري دارد و استعارهها، پايههاي اصلي انتقال مفاهيم انتزاعي هستند. در پژوهش پيشِ رو، مسئله اصلي آن است كه با بررسي استعارههاي هستيشناختي و ساختاري «دنيا» در قصيدهها و قطعههاي سعدي و پروين، دريابيم تفاوتها و شباهتهاي آنها چگونه است؟ هدف اصلي مقاله حاضر آن است كه به درك اين مسئله بپردازيم كه مفهومسازي دنيا، ديدگاه غالب اين دو شاعر نسبت به دنيا را چگونه بازنمايي ميكند. پژوهش به روش توصيفي-تحليلي انجام شد. يافتههاي بهدستآمده از بررسي دادهها نشان ميدهد فراواني رخداد استعارههاي مفهومي هستيشناختي در اشعار هر دو شاعر بيش از فراواني رخداد استعارههاي ساختاري است. استعاره هستيشناختي «دنيا شيء است» در اشعار سعدي و «دنيا انسان است» در اشعار پروين از فراواني بالايي برخوردار است. استعارههاي ساختاري «دنيا ساختمان است»، «دنيا سفر است»، «دنيا مزرعه است»، «دنيا درياست»، «دنيا اقتصاد و تجارت است» و «دنيا جنگ است» در شعر هر دو شاعر يافت شد. هر دو شاعر با بهرهگيري از استعارههاي هستي شناختي «دنيا» كوشيدهاند مخاطب را در درك موقعيتي كه در دنيا دارد، راهنمايي كنند و با تكيه بر استعارههاي ساختاري «دنيا» او را وادار به پذيرش ديدگاهي خاص نسبت به مفهوم دنيا و رفتاركردن بر اساس آن ديدگاه كنند. بر اساس يافتهها هر دو شاعر، دنيا و وابستگيهاي آن را به دلايلي چون ناپايداري و فناپذيري، شايسته دلبستگي ندانستهاند. روي هم رفته، بدون توجه به جنبه آماري، كاربرد انواع استعارههاي هستيشناختي و ساختاري در قصيدهها و قطعههاي هر دو شاعر نمايانگر تشابه ديدگاه غالب آنها در زمينه مفهومسازي دنيا است.