عنوان مقاله :
كاركرد فرهنگهاي منظوم دوزبانه فارسي-تركي در انتقال دانش زبان فارسي دردورهي عثماني در آناتولي
پديد آورندگان :
حسنعليزاده ، سمانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , شهيدي ، علي دانشگاه تهران - دانشكده علوم انساني , زرشناس ، زهره پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
زبان تركي عثماني , زبان فارسي , فرهنگهاي منظوم فارسي-تركي
چكيده فارسي :
براي آشنايي با مردم يك جامعه، سنتها و ذهنيت آنها، ابتدا بايد زبان آنها را دانست. از طريق مقايسه طرحهاي زباني زبان مادري و زبان آموخته شده به عنوان زبان دوم، ميتوان به شباهتهاي دو زبان پي برد، ويژگيهاي فكري مردم آن جامعه را آشكار كرد و تصويري كلي از دنياي افرادي كه به اين دو زبان آشنا هستند، بدست آورد. يكي از بهترين منابع، در اين مورد، قطعاً فرهنگ لغات هستند. هدف اصلي اين مقاله روشن كردن ساختار فرهنگ لغتهاي دوزبانه فارسي-تركي منظوم يا «نصاب»ها است چرا كه از يك سو از نظر انعكاس زندگي اجتماعي مردم در دوره عثماني و از سوي ديگر از نظر واژگان، ميزان نفوذ و توسعه تاريخي زبان فارسي و نيز نوع تاثيرپذيري ادبيات تركي از ادبيات فارسي، داراي اهميتند. ضمن بررسي فرهنگها، انگيزهها و محركهاي اصلي مؤلفان در تدوين آثار، نقاط ضعف و قدرت فرهنگها و نيز چالشهايي كه نويسندگان با آنها روبرو بودهاند مشخص گرديد. از لحاظ ساختاري نيز به اين نتيجه رسيديم كه فرهنگهاي منظوم نسبت به فرهنگهاي منثور از غناي كمتري برخوردار هستند و واژههايي كه در بخش لغتنامه آمدهاند، اغلب واژههاي روزمره در زبان محاوره مردم هستند و واژههاي نادر و ثقيل براي نگارش و انشا در آنها كمتر ديده ميشوند. با ترسيم مسيرهاي اصلي حركت و جريان دانش زبان فارسي، به همراه جنبههاي تاثير و انتقال آن، دريافتيم كه زبان فارسي نقشي حياتي در محيط فكري جامعه در دوره عثماني داشته و به عنوان زبان گفتمان فرهنگي در جريان تضاد مذهبي بين ايران و آناتولي بكار رفته است.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز