ارتباط طرحواره هاي ناسازگار اوليه، وسواس فكري و كنترل عواطف با عود اعتياد و با ميانجيگري هيجان خواهي در معتادان خود معرف

زمينه و هدف: عوامل روان شناختي و اجتماعي در بررسي هاي مربوط به اعتياد حوزه وسيعي را به خود اختصاص داده است.  هدف اين پژوهش تعيين رابطه طرحواره هاي ناسازگار اوليه، وسواس فكري وكنترل عواطف با عود اعتياد و با ميانجي گري هيجان خواهي در معتادان خود معرف انجام شد. روش و مواد: اين مطالعه به صورت توصيفي و همبستگي از نوع مدل معادلات ساختاري با مشاركت 278 نفر از بيماران معتاد خود معرف در حال ترك مراجعه كننده به مراكز درمان سوءمصرف مواد شهرستان هاي تنكابن و عباس آباد در سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونه گيري به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب گرديده و داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي عود اعتياد، كنترل عواطف، طرحواره هاي ناسازگار اوليه، وسواس فكري- عملي و هيجان خواهي جمع اوري شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از روش مدل‌يابي معادلات ساختاري و نرم افزار Lisrel 8.80 انجام گرديد. يافته ها: ميانگين (انحراف معيار) سن شركت كنندگان، (11.5) 44.8 سال بود. ضريب مسير مستقيم بين وسواس فكري و عود اعتياد (0.001 P، 0.34=β)، طرحواره هاي ناسازگار اوليه و عود اعتياد (β=0.37, P 0.001) و كنترل عواطف و عود اعتياد (β=0.43, P 0.001) مثبت و معنادار بود. ضريب مسير بين وسواس فكري و عود اعتياد با ميانجيگري هيجان خواهي (β=0.49, P 0.001)، طرحواره هاي ناسازگار اوليه و عود اعتياد با ميانجيگري هيجان خواهي (β=0.55, P 0.001) و كنترل عواطف و عود اعتياد با ميانجيگري هيجان خواهي (β=0.52, P 0.001) مثبت و معنادار بود. نتيجه‌گيري: مطالعه نشان داد كه رابطه طرحواره هاي ناسازگار اوليه، وسواس فكري و كنترل عواطف با عود اعتياد و با ميانجيگري هيجان خواهي در معتادان خود معرف از برازش برخوردار بوده و هيجان خواهي داراي نقش ميانجي در رابطه بين طرحواره هاي ناسازگار اوليه، وسواس فكري و كنترل عواطف با عود اعتياد است.