عنوان مقاله :
جنبههايي از دستور گفتمانينقشي؛ شواهدي ردهشناختي از زبان فارسي
پديد آورندگان :
مولايي كوهبناني ، حامد دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان - گروه زبانشناسي , علي زاده ، علي دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبانشناسي , شريفي ، شهلا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
دستور گفتمانينقشي , كفايت ردهشناختي , كفايت روانشناختي , كفايت كاربردشناختي
چكيده فارسي :
«دستور گفتمانينقشي»، كه در بسياري از فرضيات خود با دستور نقشگراي دايك (1970) مشترك است، در سال 2008، از جانب هنگولد و مكنزي معرفي شد. دايك عقيده داشت كه هر الگوي دستوري، كه قادر باشد به سطوح كفايت ردهشناختي، روانشناختي و كاربردشناختي دست يابد، دستوري كامل است. دستور گفتمانينقشي، بهمنظور دستيابي به كفايت روانشناختي، فرايند توليد گفتار را بهصورت بالابهپايين سازماندهي ميكند، بهمنظور دستيابي به كفايت كاربردشناختي، كنشگفتمان را واحد اصلي مطالعه معرفي ميكند و ترتيب سطوح زباني را به گونهاي طراحي ميكند كه واحدهاي كاربردي و معنايي (نقش) بر واحدهاي صرفينحوي و واجي (صورت) حاكميت دارند. بهمنظور دستيابي به كفايت ردهشناختي نيز، 84 الگوي ترتيب سازهاي معرفي شده است. در اين نظريه، واحدهاي زباني براساس نقش ويژۀ خود در سطح بينافردي و براساس طبقۀ معنايي در سطح بازنمودي توليد ميشوند و سپس، وارد مرحلۀ رمزگذاري در دو سطح صرفينحوي و واجي ميشوند. در اين پژوهش، ضمن معرفي اصول كلي اين نظريۀ دستوري، بهدنبال آن خواهيم بود تا نحوۀ توليد كنشگفتمان در اين دستور را با مثالهاي فارسي ارائه دهيم تا در خلال آن، كاراييهاي اين دستور در جهت تبيين تعدادي از پديدههاي گفتماني و دستوري فارسي نمايان شود.