عنوان مقاله :
فلسفه ميان فرهنگي با تأكيد بر نقش «ديگري» از منظر برنارد والدنفلس
پديد آورندگان :
حجتي ، علي دانشگاه علامه طباطبائي , مصلح ، علي اصغر دانشگاه علامه طباطبايي - گروه فلسفه
كليدواژه :
فلسفه ميان فرهنگي , برنارد والدنفلس , ديگري , بيگانه , فلسفه تطبيقي
چكيده فارسي :
چگونگي مواجهه با «ديگري» و سپس نقش تعيينكننده آن در اتخاذ رويكرد ميانفرهنگي، در ميان فيلسوفان اين حوزه اهميتي انكار ناپذير دارد. برنارد والدنفلس، فيلسوف ميانفرهنگيِ معاصر، مواجهه با «ديگري» را نوعي مواجهه پارادوكسيكال ميداند كه ميتوان از آن به حضورِ امرِ غايب ياد كرد. اين فيلسوف آلماني، رويكردي حداكثري نسبت به مواجهه با «ديگري» را برگزيده و راه خود را از ديگران با بيانِ «امرِ بيگانه» به جاي «ديگري» جدا كرده است. «امر بيگانه» در عينِ اينكه نفيِ سوژه نبوده و ريشه در «من» دارد، به هيچ عنوان قابل فروكاست به امري آشنا يا امرِ از آنِ من و يا قابل فروكاست به نظم پيشين نبوده و نيست. در واقع تبعات مهم نظريِ اين نگرش با روش «پديدارشناسيِ امر بيگانه» همسو با اقتضائات دنياي چند صدايي معاصر و زيست امروزي است و حتي نه امروز كه در كل، حيات انساني چيزي جز حركت مدام درميانِ امور نبوده و به سبب بدنمنديِ انسان چنين اقتضائي ممكن گرديده است. فلسفه ميانفرهنگيِ والدنفلس، توجه به همين مسئله با همه نوآوريها و حل مسائل پيشين با بنياني نو و بديع ميباشد.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي