عنوان مقاله :
نگاهي نقادانه بر «بازي زباني شك» و «يقين» در فلسفه ويتگنشتاين دوم
پديد آورندگان :
محمدي ، عبدالحميد دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفه علم , پايا ، علي دانشگاه ميدلسكس
كليدواژه :
ويتگنشتاين دوم , بازي زباني شك , يقين , گزارههاي لولايي , جهان-تصوير , عقلانيت نقاد
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين دوم هر نوع شناختي را در قالب بازيهاي زباني مطرح ميكند. او در عين حال معتقد است كه هيچ بازي زبانياي بدون وجود يقين امكانپذير نيست. يقين امري است بيرون از بازيهاي زباني، اما قوام هر نوع بازي زباني متكي بدان است. حتي شك كردن از نظر او در قالب يك بازي زباني شكل ميگيرد كه آن نيز مستلزم يقين و داراي قواعد خاص خود است. در نظر ويتگنشتاين يقين، و نيز شك مطلق و همچنين شناخت مطلق بيمعناست. اما شك نسبي، يا به بيان خود او شك معقول، واجد معناست و ميتواند يك بازي زباني پديد آورد. اين نوع بازي زباني، همچون بازيهاي زباني ديگر، مبتني بر چيزي است كه ويتگنشتاين آن را جهان-تصوير يا نظام گزارههاي لولايي مينامد. گزارههاي لولايي در نظر ويتگنشتاين بر اساس تجربههاي زيسته آدميان و توافق جمعي ايشان بر سر آنها به وجود ميآيند. لولا ها به اين اعتبار عينياند، ولي هرچند او با عنوان گزاره از آنها ياد ميكند، از جنس گزاره در معناي معمول اين اصطلاح نيستند: از آنها در ارائه دلايل و استدلالات استفاده نميشود؛ بلكه در گفتمانهاي راجع به علتها (و معلولهايشان) به كار ميروند. در اين نوشتار اولا به ويژگيهاي شك نسبي و قواعد بازي زباني شك و نيز به ويژگيهاي يقين و نظام گزارههاي لولايي پرداخته شده است و ثانيا با طرح برخي ناسازگاريهاي دروني در استدلالات ويتگنشتاين و نيز نشان دادن كاستيهايي در ديدگاه او از منظر عقلانيت نقاد، رويكرد او مورد نقد قرار گرفته است.