عنوان مقاله :
بررسي اثربخشي كلاس درس معكوس بر حضور آموزشي، حضور اجتماعي و حضور شناختي فراگيران دورههاي برخط
پديد آورندگان :
تقي زاده ، عباس دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش ابتدايي
كليدواژه :
كلاس درس معكوس , حضور آموزشي , حضور اجتماعي , حضور شناختي , چارچوب اجتماع كاوشگر
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: با افزايش بهكارگيري فناوريهاي اطلاعاتي در حوزه آموزشي، اكنون خلق محيطهاي يادگيري انعطافپذير بدون موانع زماني و مكاني در بستر اينترنت فراهم است. اين محيطها فراگيران را قادر ميسازد تا به مواد يادگيري مختلف دستيافته، ايدههايشان را به اشتراك بگذارند و با ساير مشاركتكنندگان برخط بحث كنند. باوجود افزايش چشمگير دورههاي مبتني بر وب و فراگيراني كه در اين دورهها ثبتنام ميكنند، نشانههاي زيادي مبني بر اينكه دورههاي فوق در برآوردهسازي نيازهاي فراگيران ناموفق بوده و فراگيران تجارب ناخوشايندي را از چنين دورههايي به ياد دارند، به چشم ميخورد. يكي از روشهاي نسبتاً جديد در آموزش پارادايم آموزش معكوس يا همان كلاس درس معكوس است. ايده زيربنايي كلاس درس معكوس اين است كه آموزش اطلاعات و مفاهيم در زمان خارج از كلاس درس اتفاق ميافتد و در مقابل از كلاس درس براي تعامل و تحول مفهومي بهرهگيري ميشود. از سويي مطابق با چارچوب اجتماع كاوشگر، تجارب يادگيري از طريق تعامل حضور شناختي، حضور اجتماعي و حضور آموزشي شكل مييابند. گريسون و همكاران(2001) ادعا ميكنند كه ماهيت مشترك حضور شناختي، اجتماعي و آموزشي منجر به خلق يك اجتماع كاوشگر ميشود كه تجربه يادگيري هميارانه و اشتراكي غني را براي فراگيران ايجاد ميكند. لذا اين مطالعه باهدف بررسي تأثير استفاده بهكارگيري كلاس درس معكوس بر حضور ادراكشده آموزشي، اجتماعي و شناختي فراگيران دورههاي آموزش برخط انجام شد.روشها: اين پژوهش ازنظر روش تحقيق شبه آزمايشي با استفاده از طرح پيشآزمون و پسآزمون با گروههاي كنترل و آزمايش بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان شهر تهران در سال تحصيلي 1401-1400 بود كه با استفاده از روش نمونهگيري در دسترس 58 دانشجو در قالب دو كلاس انتخاب و به شيوه تصادفي يك كلاس به گروه آزمايش(30 دانشجو) و كلاس ديگر به گروه كنترل(28 دانشجو) اختصاص پيدا كرد. ابزارهاي تحقيق شامل روبريك براي سنجش عناصر حضور(حضور اجتماعي: شاخصهاي ابداعي توسط روركه و همكاران(1999)، حضور آموزشي: شاخصهاي ابداعي توسط آندرسون و همكاران(2001) و حضور شناختي: شاخصهاي ابداعي توسط پارك(2009)) و نيز ابزار پيمايش چارچوب اجتماع كاوشگر آربا و همكاران(2008) بود. آزمونهاي خيدو و تحليل كوواريانس چند متغيره براي تحليل دادههاي پژوهش استفاده شد.يافتهها: نتايج آزمون تحليل كوواريانس نشان داد كه گروه آزمايش در مقايسه با گروه كنترل به لحاظ انواع مختلف سازه حضور(حضور آموزشي، حضور اجتماعي و حضور شناختي)، پيشرفت بهتري را در پسآزمون نشان دادند (p 0.05). همچنين نتايج آزمون خيدو نشان داد كه فراواني واحدهاي معنايي توليدشده در انواع مختلف سازه حضور(حضور شناختي، اجتماعي و آموزشي) در گروه آزمايش بيشتر از گروه كنترل است (p 0.05)نتيجهگيري: نتايج اين تحقيق بيانگر پتانسيل پداگوژي كلاس درس معكوس در راستاي رشد فراگيران در 3 سازه كليدي چارچوب اجتماع كاوشگر يعني حضور شناختي، اجتماعي و آموزشي بود. همچنين يافتههاي اين تحقيق ميتواند منجر به بهبود كيفيت آموزشهاي ارائهشده در دورههاي مبتني بر وب شده و براي مجريان حوزه آموزش مبتني بر وب كه بهطور مستقيم و يا غيرمستقيم درگير فرآيندهاي طراحي و اجرا دورههاي آموزش مبتني بر وب هستند، مؤثر واقع شود.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش