واكاوي تجارب معلم‌ها و دانش‌آموزان استان لرستان پيرامون آموزش مجازي در بستر شبكۀ شاد (مطالعۀ كيفي با روش نظريۀ داده‌بنياد)

از زمان گسترش ويروس كرونا در سطح جهان به‌تبع ساير بخش‌هاي مختلف، نظام آموزش و پرورش و امر تحصيل نيز با چالش و مشكلات بسياري مواجه شده، به‌طوري كه امروزه آموزش برخط جايگزين آموزش حضوري در ساير مدارس و مؤسسات آموزشي و علمي شده است. در استان لرستان نيز همچون ساير مناطق شهري و روستايي ايران، امر آموزش در بستر شبكۀ شاد در حال تداوم است. در جهت مداقه در تجارب ذينفعان تعليم و تربيت مجازي، اين پژوهش به‌دنبال فهم تجارب معلم‌ها و دانش‌آموزان دربارۀ آموزش مجازي در شبكۀ شاد است. روش مورد استفاده در اين پژوهش، نظريۀ داده‌بنياد است. داده‏هاي اين پژوهش از طريق مصاحبۀ عميق و شيوۀ نمونه‏گيري هدفمند  ـ نظري با 22 نفر از ذينفعان مرتبط با اين پديده گردآوري و جهت تحليل داده‏ها از پنج شيوۀ كدگذاري باز و تشخيص مفاهيم، توسعۀ مفاهيم در جهت ابعاد و ويژگي‌ها، تحليل داده‌ها براي زمينه، وارد كردن فرايند به تحليل و يكپارچه‌سازي مقولات استفاده شد. بعد از كدگذاري، دوازده مقولۀ اصلي از داده‌ها پديدار شد كه هريك از مقوله‌ها به‌صورت كامل با استناد به متن مصاحبه‌ها مورد تحليل قرار گرفته‌اند. پاردايم ظهوريافته شامل سه بُعد شرايط، كنش ـ تعامل‏ها و پيامدهاست كه در بُعد شرايط شامل تعطيلي مدارس به‌دليل گسترش ويروس، اجباري شدن آموزش برخط، غفلت از روش تدريس برخط در برنامۀ درسي تربيت معلم، چالش فرهنگيان براي ضبط صدا و تصوير در خانه، شكاف دانش والدين و محتواي كتب دانش‌آموزان و در بُعد كنش ـ تعامل شامل چالش خانواده در تأمين تجهيزات مجازي، چالش تأمين هزينۀ بسته‌هاي اينترنت، گريز مستمر دانش‌آموزان از شبكۀ شاد به ساير شبكه‌هاي اجتماعي و در بُعد پيامدها شامل يادگيري پايين، تغيير كيفيت تعامل دانش‌آموز و معلم در كلاس برخط شكل گرفته‏اند.