چكيده فارسي :
نخستين همايش «ترجمه ادبي در ايران» رخداد فرهنگي بزرگي بود كه به اهتمام دكتر علي خزاعيفر در مشهد در بيستوششم تا بيستوهشتم بهمن 1379 برگزار شد. آن ايام روزهاي پاياني تحصيل فلسفه را در دورۀ كارشناسي ميگذراندم. در اين همايش بود كه توفيق آشنايي با روانشاد استاد اسماعيل سعادت دست داد. تا آن ايام استاد سعادت را در مقام مترجم آثار فلسفي ميشناختم و از آثار ارزشمند ايشان در اين قلمرو بهخوبي آگاه بودم: اخلاق (جورج ادوارد مور)، بخشي از سير فلسفه در جهان اسلام (ماجد فخري)، بخشي از تاريخ فلسفه: از وولف تا كانت (فردريك كاپلستون)، تفسير قرآني و زبان عرفاني (پل نويا)، رساله در اصلاح فاهمه و بهترين راه براي رسيدن به شناخت حقيقي چيزها (اسپينوزا)، اسپينوزا (راجر اسكروتن)، در كون و فساد (ارسطو). در همان ايام ترجمههاي ايشان را از جهت فصاحت و دقت ميستوديم. در آن چند روز كه در مشهد حضور داشتند در خلال جلسات همايش هرگاه فرصتي دست ميداد با ايشان همصحبت ميشدم. بعداً كه انديشۀ ارسطو نقشي كليدي در پاياننامههاي كارشناسي ارشد و دكتريام داشت، اهتمام وافر استاد سعادت به ترجمۀ آثار ارسطو را ستودنيتر از هميشه يافتم، آثاري نظير در آسمان، آثار علوي و خطابه.