تأثير تضادهاي انديشه‌اي عربستان بر تنش‌هاي رفتاري با ايران

هدف: عربستان به‌عنوان يك بازيگر منطقه‌اي مؤثر در خاورميانه به‌شمار مي‌رود كه در سياست خارجي خود از تاكتيك دوستي و دشمني بهره مي‌برد. هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير تضادهاي انديشه‌اي عربستان بر تنش با ايران است.روش‌شناسي پژوهش: روش گردآوري داده‌ها مبتني بر روش اسنادي، راهبرد پژوهش قياسي، روش تجزيه و تحليل داده‌ها رديابي فرآيند و ملهم از نظريه امنيتي سازه‌انگاري است.يافته ‌ها: يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد كه عربستان سعودي براي تقابل با جمهوري اسلامي ايران با حمايت ايالات متحده آمريكا از تضادهاي انديشه‌اي نظير هويت، تقابل ايدئولوژيكي، دشمن‌تراشي، نوع فرهنگ سياسي خاص، اجتماع امنيتي، فرقه‌گرايي، تصورات ذهني بازيگران سياسي و ... بهره مي‌برد كه در تداوم تقابل و واگرايي با ايران نقش بسزايي داشته است. اين تضادهاي انديشه منجر به تنش‌هاي رفتاري مانند جلوگيري از صدور انقلاب، مخالفت با برنامه هسته‌اي، احاله مسئوليت به آمريكا، همكاري با اسرائيل و ... شده است.نتيجه‌ گيري: ريشه تنش‌هاي رفتاري عربستان با ايران در تضادهاي انديشه‌اي و ماهيت انقلاب اسلامي است كه اين ماهيت نشأت گرفته در برهم زدن نظم سابق خاورميانه و شكل‌گيري نظمي جديد بر آن است. اگر چه در پاره‌اي موارد روابط نسبتاً حسنه‌اي ميان دو كشور شكل گرفته، اما تضادهاي انديشه‌اي مانع از يك اتحاد قوي ميان آنان مي‌شود.