نقش جنسيت در محدوديت ‌هاي ادراك‌ شده و انگيزه‌هاي مشاركت گيمرهاي ايراني بر اساس مدل پيوستار روان ‌شناختي

هدف پژوهش حاضر تعيين نقش جنسيت بر درك محدوديت ‌ها و انگيزه‌هاي گيمرهاي ايراني در مدل پيوستار روان ‌شناختي (PCM) است. روش تحقيق توصيفي - تحليلي است كه به شكل ميداني انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش گيمرهاي زير ۳۰ سالي هستند كه حداقل يك ساعت در هفته بازي مي‌كنند. ابزار جمع‌آوري اطلاعات پرسش‌نامه‌هاي فانك (۲۰۰۸) براي تشخيص مراحل مختلف مدل پيوستار روان‌شناختي، كرافورد (۱۹۹۱) براي تعيين محدوديت‌هاي فراغت و سيانفرون و همكاران (۲۰۱۱) براي سنجش انگيزه بود كه پس از بررسي روايي و پايايي در اختيار نمونه‌ها قرار گرفت. به‌منظور تجزيه ‌و تحليل داده‌ها از آمار توصيفي با تأكيد بر شاخص‌هاي آماري گرايش به مركز و پراكندگي استفاده شد. ابتدا سطوح پيوستار روان‌شناختي براي هر يك از شركت‌كنندگان بر اساس نمراتشان شناسايي شد. از آزمون t مستقل براي بررسي تفاوت محدوديت ها و انگيزه هاي گيمرهاي زن و مرد در سطوح مختلف PCM استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين زنان و مردان در درك محدوديت ها و انگيزه هاي گيمرها در مراحل مختلف PCM تفاوت معناداري وجود داشت. بر اساس نتايج مي‌توان اين‌گونه نتيجه‌گيري كرد كه جنسيت عامل مهمي در انگيزه‌هاي مشاركت و محدوديت‌هاي ادراك‌شده گيمرهاي ايراني است و هرقدر به سطوح بالاتر پيوستار روان‌شناختي مي‌رويم ميزان تأثيرگذاري جنسيت در انگيزه‌ها و محدوديت‌ها بيشتر خواهد شد و تعداد گيمرهاي مرد در مراحل جذب، دل‌بستگي و وفاداري بيشتر از گيمرهاي زن است.