رابطه ساختاري بين سيستم‌ هاي مغزي رفتاري با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي با ميانجي ‌گري گري نظم‌جويي شناختي هيجاني در دانش‌آموزان

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي رابطه ساختاري بين سيستم‌ هاي مغزي رفتاري و نظم‌جويي شناختي هيجاني با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي در دانش‌آموزان بود. روش پژوهش توصيفي، از نوع همبستگي مبتني بر روش مدل‌يابي معادلات ساختاري مي‌باشد. جامعه آماري شامل دانش‌آموزان مقطع دوم متوسطه مي‌باشند. براي تعيين حجم نمونه با توجه به تعداد متغيرهاي مشاهده‌شده (17 متغير) و تخصيص ضريب 15 براي هر متغير مشاهده‌شده تعداد 261 نفر با روش نمونه‌گيري در دسترس به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه‌هاي سيستم‌هاي مغزي رفتاري كارور و وايت (1994)، پرسشنامه نظم‌جويي شناختي هيجان گرانفسكي و همكاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي خواجه احمدي و همكاران (۱۳۹۵) پاسخ دادند. تجزيه‌وتحليل داده­ها با روش معادلات ساختاري و با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 و Amos 24 انجام شد. يافته‌ها نشان داد سيستم فعال‌ساز رفتاري با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي رابطه مثبت و معنادار و سيستم بازداري رفتاري با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي رابطه منفي و معنادار و نظم‌جويي شناختي هيجاني منفي با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي رابطه مثبت و معنا‌دار و نظم‌جويي شناختي هيجاني مثبت با وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي رابطه منفي و معنا‌دار دارد. همچنين نظم‌جويي شناختي هيجاني ميانجي‌گر رابطه سيستم‌هاي مغزي رفتاري و وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي است. مدل پژوهش نيز تأييد شد و به‌طوركلي 75 درصد از واريانس وابستگي به شبكه‌هاي اجتماعي توسط سيستم هاي مغزي رفتاري و نظم‌جويي شناختي هيجاني قابل تبيين مي‌باشد.