عنوان مقاله :
پيشبيني اثر تغيير اقليم بر تناسب اراضي كشت كلزا (Brassica napus L.) در استان مازندران با استفاده از مدلهاي ريز مقياس نماييSDSM و Lars-WG
پديد آورندگان :
آب شناس ، محسن دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت , كامكار ، بهنام دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه اگروتكنولوژي , سلطاني ، افشين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت , كاظمي ، حسين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت
كليدواژه :
بارش , پهنهبندي , دما , سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS)
چكيده فارسي :
تغييرات اقليمي در سال هاي اخير بهدليل افزايش هرچه بيشتر گازهاي گلخانه اي بيشتر از گذشته مشهود است. بنابراين، پيش بيني بلندمدت متغيرهاي اقليمي جهت اطلاع از ميزان تغييرات آنها و در نظر گرفتن تمهيدات لازم بهمنظور تعديل اثرات سوء ناشي از تغييرات اقليمي بيش از قبل مورد توجه است. راهكار پيش بيني تغييرات اقليمي در مقياس محلي استفاده از مدل هاي ريز مقياس نمايي است. مدل هايي چون SDSM و Lars-WG مثال هايي از اين ريز مقياس نماها مي باشند كه در اين مطالعه به آن پرداخته شده است. از آنجا كه تغيير اقليم شرايط كشت گياه كلزا (Brassica napus L.) كه يكي از گياهان راهبردي و ارزشمند در ايران است را نيز دستخوش تغيير خواهد كرد، بنابراين انجام پژوهشي جهت مديريت هرچه بهتر توليد اين محصول در شرايط تغيير اقليم، ضروري به نظر مي رسد. در اين تحقيق، با استفاده از مدل هاي پيشبيني دما و بارش و بهره گيري از ابزارهايي چون سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS) و فرايند تجزيه و تحليل سلسله مراتبي (AHP)به پهنه بندي زراعي گياه كلزا بر اساس شرايط پيش بيني شده براي سال 2050 ميلادي در استان مازندران پرداخته شده است. در اين تحقيق از داده هاي 37 ايستگاه هواشناسي و سينوپتيك استفاده شد و به توليد دادههاي اقليمي (دماهاي اصلي و بارش) در سه سناريوي RCP (2.6, 4.5, 8.5) پرداخته شد. مقايسه مدل هاي پيش بيني تغيير اقليم نشان داد كه مدل SDSM در پيشبيني دماهاي اصلي موفق تر بوده است، امّا براي پيش بيني ميزان بارش مدلLars-WG عملكرد بهتري داشت. خروجي نقشه تناسب اراضي نشان داد كه تغيير متغيرهاي اقليمي در آينده موجب تغيير در تناسب اراضي زراعي خواهد شد. همچنين با اجراي سناريوي تغيير اقليم، پراكندگي مكاني و مساحت طبقات مختلف كمي دچار تغيير شد، بهگونه اي كه با اجراي سناريوي RCP 2.6 مساحت اراضي طبقه خيلي مناسب افزايش يافته و گسترش آن بهسمت مركز استان بوده است. در سناريوهاي RCP 8.5 و RCP 4.5 اراضي با طبقه تناسب خيلي مناسب وجود نخواهد داشت و بهسمت طبقات با تناسب ضعيف سوق داده خواهند شد. بهطور كلي، در سناريوي خوش بينانه تناسب اراضي براي كشت كلزا شرايط بهتر و پهنه وسيع تري خواهد يافت و در سناريوهاي ديگر شرايط براي كشت كلزا در اراضي مازندران نسبت به زمان حال ضعيفتر خواهد شد و اين كاهش كيفيت در اراضي غربي و جنوبي استان مشهودتر است. بنابراين، راهكارهايي چون استفاده از ارقام سازگارتر و تغيير در مديريت زراعي در رويارويي با شرايط جديد در اين مناطق بايد مورد توجه قرار گيرد.
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي