ارائه مدل نوآوري مبتني بر داده‌هاي دولتي باز با استفاده از نظريه داده‌بنياد

داده‌هاي دولتي با بودجه عمومي جمع‌آوري مي‌شوند و در‌برگيرنده داده‌هاي ارزشمندي هستند كه در صورت باز ‌شدن آن‌ها، قابل بهره‌برداري در حوزه‌هاي مختلف بوده و مي‌توانند منشأ شكل‌گيري نوآوري باشند، ازاين‌رو، لازم است زمينه‌ها و عوامل مؤثر بر شكل‌گيري نوآوري مبتني بر داده‌هاي دولتي باز (OGD) بررسي شود. سؤال اصلي پژوهش عبارت است از: «داده‌هاي دولتي باز چگونه منجر به خلق نوآوري مي‌شوند؟»؛ به‌طوري كه تلاش شده به 6 سؤال فرعي پژوهش در قالب: شرايط ‌علّي، شرايط ‌زمينه‌اي، پديده ‌اصلي، شرايط‌ مداخله‌گر، راهبردها و پيامدها جهت شكل‌گيري نوآوري مبتني بر OGD پاسخ داده شود. در پژوهش حاضر براساس روش آميخته (كيفي–كمّي) ابتدا نظريه داده‌بنياد مبتني بر روش اشتراوس-كوربين استفاده شد و براي تحليل كيفي داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌ها كدگذاري سه ‌مرحله‌اي به‌ كار برده شد، سپس به كمك روش آنتروپي شانون، ارزيابي كمّي شده است. در مصاحبه با خبرگان براساس اصل كفايت داده‌ها تا رسيدن به اشباع نظري، تعداد 11‌ مصاحبه نيمه ساختاريافته به ‌صورت تعاملي انجام پذيرفت. براساس نتايج به‌ دست‌ آمده از روش مصاحبه و يافته‌هاي مراحل كيفي و كمّي، با كدگذاري سه‌ مرحله‌اي، تعداد 6‌ مقوله اصلي منطبق با سؤالات فرعي پژوهش و 20‌ مقوله فرعي دربردارنده 95 مفهوم استخراج شد. به ‌ازاي هر مقوله اصلي، مقوله‌هاي فرعي و مفاهيم مستلزم توجه براي پژوهش‌هاي آتي پيشنهاد شد. الگوي نظري پيشنهادي نشان مي‌دهد در صورتي كه در گام اول، تدوين قوانين حمايتي اين حوزه و مطالبه ذي‌نفعان برون‌سازماني (شرايط ‌علّي) به‌درستي انجام پذيرد؛ و در گام دوم چنانچه به صورت هم‌زمان توسعه بازار و سرمايه‌گذاري (شرايط ‌زمينه‌اي)، تدوين سند حكمراني داده (پديده‌ اصلي) و بهره‌مندي از ظرفيت بخش ‌خصوصي در قالب‌PPP (شرط‌ مداخله‌گر) به‌درستي استفاده شود؛ در نتيجه در گام سوم، با به‌كارگيري انواع نوآوري‌ها (راهبردها)، تحقق پيامدهايي نظير حل مشكلات «ركود كسب‌وكارهاي خصوصي» و «بيكاري در جامعه»، همچنين شفافيت در سازمان حاصل مي‌شود.