تبيين روابط استراتژي هاي بودجه‌اي و عدالت اجتماعي با تاكيد بر حسابداري نسلي

امروزه ارزش استفاده از حسابداري نسلي در كشورهاي دنيا رو به گسترش است. به منظور دستيابي به عدالت اجتماعي و بين نسلي، استفاده ازحسابداري نسلي و به روز كردن خط مشيهاي بودجه اي و مالياتي مهم  بر شمرده ميشود. هدف از اين پژوهش تبيين رابطه استراتژيهاي بودجه اي و عدالت اجتماعي با در نظر گرفتن حسابداري نسلي در ايران ميباشد. در مرحله اول، مقالات انگليسي و فارسي مربوطه با استفاده ازبرنامه مهارت‌هاي ارزيابي حياتي CASP انتخاب شدند. سپس با استفاده از آنها به شناسايي متغيرهاي اصلي يعني حسابداري نسلي به عنوان متغير مستقل، عدالت بين نسلي به عنوان متغير وابسته و خط مشيهاي بودجهاي به عنوان متغير ميانجي و مولفه‌هاي آنها پرداخته شد. در ادامه اين متغيرها و مولفه‌هاي مربوط به آنها از طريق پرسشنامه دلفي فازي در اختيار 15نفر از خبرگان قرار گرفتنند تا پايايي آنها مسجل شود . سپس به منظور اعتبارسنجي مدل نهايي پژوهش، پرسشنامه 5 گزينهاي به همراه مولفه‌هاي تاييد شده، طراحي و از طريق سايت پرسا بين 235 نفر از كارشناسان، حسابداران  و خبرگان توزيع گرديد و ضريب همبستگي و رگرسيون فرضيهها با استفاده از نرم افزار  spss مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها نشان داد كه بين حسابداري نسلي، تعهدات و خط مشيهاي بودجهاي ، استراتژيهاي بودجه و عدالت بين نسلي  با عدالت اجتماعي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. لذا  با توجه به اهميت استراتژيهاي بودجهاي براي نسلهاي آينده و تاثير آن برعدالت اجتماعي و نسلي لازم است كشورمان آنها را مد نظر قرار دهد.