عنوان مقاله :
بايستگي بازانديشي ريشهنگرانه در غيررسميبودگي شهري با نگاهي نقادانه به اسناد سياستگذاري و برنامهريزي شهري ايران
پديد آورندگان :
دانشپور ، عبدالهادي دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , خيرالدين ، رضا دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , صرافي ، مظفر دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , آشنايي ، تكتم دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده معماري و شهرسازي
كليدواژه :
غيررسميبودگي , دوگانهپنداري رسمي-غيررسمي , پارادايم انتقادي , پساتوسعه , جهان جنوب
چكيده فارسي :
تحليل دو سند ملي سياستگذاري و برنامهريزي شهري ايران در رويارويي با اسكان غيررسمي، نگرش دوگانهپندار رسمي-غيررسمي را برجسته ميسازد، بطوريكه ريشههاي چنين نگرشي را ميتوان در مفاهيم «گفتمان توسعه» رديابي كرد كه همواره از استاندارها و شاخصهايي براي رتبهبنديهايي چون جهان اول/جهان سوم، توسعهيافته/توسعهنيافته يا رسمي/غيررسمي استفاده ميكند. هدف از اين نوشتار، به چالشكشيدن اين نگرش غالب در سياستگذاري و برنامهريزي شهري ايران است كه با بهرهمندي از «پارادايم انتقادي»، بايستگي بازانديشي در چارچوبهاي نظري اين اسناد مطرح ميشود. همچنين تلاش ميشود تا با استفاده از آموزههاي برآمده از مرور ادبيات جهاني، نگرشهاي بديلي در رويارويي با واقعيت اسكان غيررسمي ارائه شود. الگووارههاي فلسفي و انديشههاي برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانهپنداري، از سوي گفتماني چون «پساتوسعه» به چالش كشيده ميشود. آنان براي توليد دانش، جغرافياي جديدي را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح ميسازند تا بدين طريق از دانش اقتدارگرا، مركززدايي شود. يافتههاي نظري، بر اهميت ژرفنگري در سطوح زيربنايي و سازوكارهاي مولد رخدادها در سكونتگاههاي غيررسمي تاكيد دارند كه اين امر از طريق شناخت و تحليل زيست روزمره مردم عادي و گذار از گفتمان توسعه ميتواند تحقق يابد. برايناساس، چنين شناختي بر مبناي ارتباطات پويا بين كنشگران، نيروهاي پيشران و سازوكارهاي مولد زيربنايي در رخدادهاي زيست روزمره تهيدستان، ميتواند سكونتگاههاي غيررسمي را نهتنها به عرصهاي براي سكونت و معيشت، بلكه بستري براي نظريهپردازي تبديل نمايد.
عنوان نشريه :
نامه معماري و شهرسازي
عنوان نشريه :
نامه معماري و شهرسازي