جنبه‌هاي چند بعدي فرآيند تغيير دين از تجربه زنان مسيحي شده ايراني پناهجو در اسكي‌شهير/تركيه

هدف: مقاله پيشرو بر آن است تا با رويكردي كيفي و با استفاده از مصاحبه هاي عميق نيمه ساختاريافته با زنان تغيير دين داده پناهجوي ايراني نگاهي دوباره به نظريه هاي تغيير دين داشته باشد. اين پژوهش از لحاظ روش كيفي است كه در آن با استفاده از تحليل مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته نظريه هاي تغيير دين را مورد نقد قرار مي دهد. روش : تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 انجام شده است. در نهايت با استفاده از دسته بندي هاي متفاوت نظريه ها مورد بررسي قرار گرفته اند. يافته ها: بسياري از نظريه پردازان به موضوع تغيير دين پرداخته اند. اين نظريه پردازان را مي توان به دو گروه كلاسيك و مدرن تقسيم كرد. آنها ايمان آورندگان را براساس نوع اعمالشان در لحظه ايمان آورندگي به گروه هاي منفعل و فعال تقسيم كرده اند. يكي از نظريه هاي كامل و طبقه بندي شده اي كه به موضوع تغيير دين پرداخته است، نظريه كيلبورن و ريچاردسون است كه تركيبي از كنش هاي فعال و منفعل است. اما نسبت به اين نظريه و نظريه هاي پيشين نقدهايي وجود دارد كه در اين پژوهش با كمك مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته اي كه با 27 زن پناهجوي ايراني مسيحي شده انجام شد، نگاه دوگانه فعال- منفعل مورد نقد قرار گرفته است. هر دو كنش فعال و منفعل اين زنان مربوط به لحظه اوليه تغيير دين يا در روند مسيحي شدن اتفاق افتاده است. در نتيجه، يافته ها نشان مي دهند كه 1. تغيير دين يك فرايند هميشه پويا است. 2. تغيير دين مي تواند در برخي جهات فعال و در برخي بخش ها به طور همزمان منفعل باشد و اين سياليت براي هميشه حتي پس از انتخاب دين جديد رخ خواهد داد. 3. تغيير دين به صورت فعال و منفعل انواع مختلفي دارد كه با توجه به شرايط هر مورد مي تواند تركيبي از هر كدام باشد.