چگونگي مسأله نبودن وجود خدا در قرآن كريم از منظر علامه طباطبايي

برهان  ها در علم خداشناسي يا بر اصل وجود خداست، يا بر يگانگي او  يا برهان بر خالقيت او و ...  از نظر فيلسوفان، اصل وجود خدا بر اساس قاعده «ما لا سبب» بديهي است و براهين مثبت تنبيه بر امر بديهي است. برهان  هايي كه در علم كلام و فلسفه بر وجود خدا اقامه مي‌شود، يا اولاً و بالذات بر وجود في نفسه خدا نيست، يا اگر برهان بر وجود في نفسه او باشد، برهـان تنبيهي بوده و وجود او نيازي به اثبات ندارد. از منظر علامه طباطبايي قرآن كريم مشتمل بر براهيني در خداشناسي است. اما هيچ‌يك از آنها بر برهان وجود في نفسه خدا نيستند؛ چراكه در قرآن وجود خدا بديهي تلقي مي‌شود و حتي برهان تنبيهي بر اصل وجود او هم اقامه نشده است و آيات ناظر به براهين يا براي اثبات توحيد و يكتايي خـداي متعال است يا اثبات بر خالقيت اوست يا ساير اوصافي او و هيچ‌يك از آنها براي اثبات اصل وجود خداي متعال نيستند.