عنوان مقاله :
حسن و قبح از ديدگاه علامه سيد محمدحسين طباطبايي
پديد آورندگان :
ايجاد ، حسين جامعه المطفي العالميه
كليدواژه :
حسن و قبح , هستيشناسي , معرفتشناسي , علامه طباطبايي , اطلاق , نسبيت
چكيده فارسي :
مسأله حسن و قبح از قديمالايام ـ از زمان يونان باستان قبل از ميلاد ـ مطرح بوده است؛ مانند سقراط كه اولينبار واژه خوب و بد را بهكار برد و بعد از او ارسطو آن را در عقل عملي مورد بحث قرار داد. در حوزه اسلام نيز مسأله حــسن و قــبح يكي از مهمترين مسائل كلامي بهشمار ميرود و برخي متكلمان آن را اصل محكم در زمينه شناخت افعال خداوند و صفات فعلي او تلقي ميكنند.در اين مسأله، ديدگاههاي متفاوتي پديد آمده است. يكي از آن ديدگاهها ديدگاه مرحوم علامه سيد محمدحسين طباطبايي1 است. ايشان نظريه اعتباريات را مطرح ميكتند و حــسن و قـــبح را جزء اعــتباريات باالمعنيالاخص ميدانند. ديدگاه اعتباريات پيش از علامه نيز مورد بحث واقع شده است. اما علامه از آن بهصورت منظم بحث كرد. در اين ميان، برخي به علامه نسبت نسبيگرايي دادند. اما واقعيت اين است كه علامه مطلقگراست نه نسبيگرا. ايشان از اعتباري بودن حسن و قبح تفسير دقيقي ارئه ميكند كه فهم آن دقت و تدبر عميق ميطلبد.آنچه در اين مقاله ارائه شده است، تحليل و توضيح ديدگاه علامه درباره مسأله حسن و قبح است. در اين مقاله سه بخش از هم تفكيك شده است؛ معناشناسي، معرفتشنـاسي و هسـتيشناسي. اگر اين سه بخـش صحيح تبيين شود، به لبّ نظر علامه نزديك خواهيم شد. ايشان در معناشناسي دو معنا براي حسن و قبح ذكر ميكنند؛ يكي موافقت و عدم آن با هدف و غرض اجتماعي و ديگري حسن و قبح به معناي ينبغي أن يفعل و لاينبغي أن يفعل.در هستيشناسي حسن و قبح، ايشان قائل به ذاتي و واقعي بودن حسن و قبح است. ايشان حسن و قبح در نفسالامر و حسن و قبح در مقام عمل را تفكيك ميكند. حسن و قبح در نفسالامر ثابت است، ولي حسن و قبح در مقام عمل متغير و تابع احساسات دروني افراد است.در معرفتشناسي حسن و قبح، ايشان نسبيگرا نيست بلكه واقعي بودن حسن و قبح را ميپذيرد و عقل توان درك حسن و قبح را دارد.