عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي ساختار ديباچه هاي كتب تاريخ و تذكره هاي عصر صفوي
پديد آورندگان :
حاج محمدي ، زهرا دانشگاه يزد - دانشكده زبان و ادبيّات , پوريزدان پناه كرماني ، ارزو دانشگاه يزد - دانشكده زبان و ادبيّات - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ديباچه نويسي , تذكره نگاري , تاريخ نگاري , عصر صفوي , ساختار ديباچه ها
چكيده فارسي :
ديباچه دروازه ورود خواننده و نويسنده به متن اصلي است. سنّت ديباچهنويسي در سدههاي چهارم و پنجم هجري رونقگرفت و در دوره تيموري به نقطه اوج و اعتلاي خود رسيد. ديباچهنويسي در دوره صفوي نيز ادامه يافت و با نوآوريها و دگرگونيهايي همراه بوده است. تاريخنگاري و تذكرهنويسي دو زمينهاي است كه در عصر صفوي توجّه ويژهاي به آنها شده است. در اين جستار، ساختار ديباچه-هاي متون منثور عصر صفوي و اركان تشكيلدهنده آنها با تكيه بر كتابهاي تاريخ و تذكرهها به روش تحليلي ـ توصيفي بررسي و نقاط اشتراك و افتراق آنها تبيين شده است. يافتههاي تحقيق حكايت از آن دارد كه هرچند نويسندگان عصر صفوي در نوشتن ديباچهها از سنّت ديباچهنويسي در ادوار گذشته تبعيتكردهاند، امّا ساختار ديباچههاي متون مورد بررسي با تغييراتي همراه بوده است. نعت و منقبت اهل بيت (ع) بخصوص مدح حضرت علي (ع) و رساندن نسب ممدوح به امامان معصوم به دليل رواج مذهب تشيّع در عصر صفوي، از اختصاصات ديباچههاي متون منثور اين دوره است. مورّخان و تذكرهنويسان در نگارش حمد و ثناي الهي، نعت و منقبت پيامبر (ص)، فصلالخطاب، معرّفي نويسنده، سبب تأليف كتاب، تأكيد بر اهمّيت موضوع كتاب تقريباً عملكرد يكساني داشتهاند؛ امّا در پرداختن به ستايش مُهدَي اليه (اهداشونده)، نعت و منقبت اهل بيت (ع)، تاريخ تأليف و وجه تسميه كتاب، ذكر منابع اثر و خاتمه ديباچه متفاوت عملكردهاند. همچنين در پردازش مطالب تذكرهنويسان نسبت به مورّخان به تفصيل سخن رانده و بياني اديبانهتر داشتهاند.
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي