ارزيابي جامع متغيرها و شاخص هاي رضايت كسب و كار الكترونيكي در مدل فروشنده مصرف كننده با روش تابع تصميم مذاكره

مقدمه و اهداف: تجارت الكترونيكي باعث تغيير رفتارهاي سنتي تجارت شده است، زيرا مصرف‌كنندگان مي‌توانند از طريق پلتفرم تجارت الكترونيكي، به راحتي خريد خود را انجام دهند. بستر اينترنت، محصولات و خدمات بي‌شماري را ارائه مي‌دهد، اما مصرف‌كنندگان ممكن است به سختي بتوانند محصولات مورد علاقه خود را انتخاب كنند. در سال‌هاي اخير، مدل فروشنده مصرف‌كننده محبوبيت بسياري پيدا كرده است و يكي از بهترين گزينه‌ها براي مشترياني است كه به صورت گروهي خريد مي‌كنند. با اين حال، استفاده‌كنندگان معتقدند كه اين روش منجر به بالا رفتن تقاضاي خدمات مي‌شود و در نتيجه، قيمت‌ها افزايش مي‌يابد.روش‌ها: استفاده از يك عامل هوشمند در مذاكره مي‌تواند به طور موثري، تلاش‌هاي صرف شده براي جمع‌آوري اطلاعات خريداران و هزينه‌هاي معامله و مذاكره با فروشندگان را كاهش دهد. اين مطالعه يك عامل هوشمند را در فرآيند تجارت الكترونيكي فروشنده مصرف‌كننده اعمال نموده و سيستم را از طريق آزمايش ارزيابي مي‌كند. به‌علاوه، از يك پرسشنامه براي بررسي مزاياي سيستم‌هاي عامل هوشمند پيشنهادي استفاده مي‌شود. نوآوري‌هاي پژوهش حاضر شامل، شناسايي و دسته‌بندي متغيرهاي موثر بر خريد فروشنده مصرف‌كننده، طراحي مكانيزم مذاكره و ارزيابي رضايت كسب و كار مي‌باشد. محدوديت مهم اين پژوهش، متمركز بر گردآوري داده‌ها و حجم نمونه مورد مطالعه بوده است. يافته‌ها: نتايج تحليلي نشان مي‌دهد كه سيستم هوشمند پيشنهادي مي‌تواند ريسك عملكرد را كاهش و رضايت كاربران و انصاف را افزايش دهد. 50 شركت كننده از 23 تا 27 سال در اين آزمايش وجود دارند. رايج‌ترين روش تخمين قابليت اطمينان اين نوع مقياس‌ها با ضريب  است. با توجه به حداقل معيار قابل قبول، اگر  بيشتر از 0.7 باشد، قابليت اعتبار بيشتري دارد و اگر  كمتر از 0.35 باشد، قابليت اعتبار كمتر بوده و بايد رد شود. نتايج تحليل اين نشان مي‌دهد كه  در اين مطالعه 0.844 است و از اين رو اعتبار بيشتري دارد. در اين مطالعه، ارزش درك شده هيچ تفاوت معناداري بين قبل و بعد استفاده از اين سيستم ندارد. اين نشان مي‌دهد كه عامل هوشمند مي‌تواند ارزش سيستم تجارت فروشنده مصرف‌كننده را افزايش دهد. هنگامي كه شركت‌كنندگان از سيستم‌عامل درگير استفاده مي‌كنند، ارزش مشترك ممكن است نگراني اصلي مشتري نباشد. كاربر مي‌تواند از اين سيستم آزمايشي كمك دريافت كند، اما شركت‌كنندگان هدف خاصي براي استفاده از اين سيستم ندارند. اين بايد به دليل زمان محدود آزمايش باشد. در چنين زمان كوتاهي با استفاده از سيستم پيشنهادي، شركت‌كنندگان نمي‌توانند هدف يا زياده‌خواهي مشخصي براي استفاده از اين سيستم داشته باشند. بنابراين، نتايج تحليلي نشان مي‌دهد كه اين سيستم رضايت بالاتر، انصاف درك شده بيشتر و ريسك درك شده كمتري دارد، اما كاربران نگرش خنثي نسبت به ارزش درك شده و استفاده از اين سيستم دارند.نتيجه‌گيري: هنوز ارزش اين سيستم درك نشده است و نشان مي‌دهد كه اين سيستم نياز به تبليغ بيشتري در تجارت امروزي دارد تا ارزش آن براي مصرف‌كنندگان بيشتر مشخص شود. از نظر كاربردي نيز به فعالان حوزه تجارت اكترونيك پيشنهاد مي‌گردد، فرايند مذاكره جهت متقاعدسازي كاربران را از طريق هوشمندسازي اجرا نمايند تا بتوانند جنبه‌هاي رضايت‌مندي مشتري را شناسايي و بر مبناي آن مهندسي مجدد و طراحي دوباره فرايندها و محصولات را عملياتي نمايند. علاوه بر اين، اين سيستم نه تنها براي فروشنده مصرف‌كننده قابل استفاده است، بلكه مي‌تواند به ساير مدل‌هاي تجارت الكترونيكي نيز انتقال يابد، زيرا نماينده مي‌تواند به مذاكره بين فروشندگان و خريداران كمك كند.