عنوان مقاله :
طراحي يك مدل دو هدفه بهينه سازي مبتني بر شبيه سازي براي بازپرسازي موجودي زنجيره تامين: مورد مطالعه صنعت برق
پديد آورندگان :
مقيمي شهري ، بهزاد دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده مديريت و حسابداري - گروه مديريت صنعتي , خاتمي فيروزآبادي ، علي دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده مديريت و حسابداري - گروه مديريت صنعتي , اميري ، مقصود دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده مديريت و حسابداري - گروه مديريت صنعتي , عظيمي ، پرهام دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين - دانشكده مهندسي صنايع و مكانيك - گروه مهندسي صنايع
كليدواژه :
مديريت زنجيره تأمين , شبيه سازي , طراحي آزمايش ها , الگوريتم تكاملي تفاضلي , سياست (R , Q)
چكيده فارسي :
مقدمه و اهداف: صنعت برق بخش مهمي از اقتصاد كشور را تشكيل مي دهد. بنابراين، بروز اختلال در زنجيره تأمين اين صنعت منجر به از بين رفتن منافع اقتصادي و كاهش توان رقابتي صنايع وابسته به اين حوزه مي شود. تحليل ساختار صنعت برق نشان داده كه عدم وجود روابط صحيح بين نهادهاي مرتبط با تأمين كالاو تجهيزات، منجر به ايجاد اختلال در زنجيره تأمين برق مي شود. از سوي ديگر، شرايط خاص سياسي و اقتصادي كشور، وجود بلاياي طبيعي و سطح بالاي تغييرات در منطقه خاورميانه تاثيرات قابل توجهي بر روي افزايش عدمقطعيت در سطوح مختلف زنجيره تأمين اين حوزه گذاشته است. با توجه به عدمقطعيت بالا در تأمين قطعات اين صنعت، در اين پژوهش به ارائه مجموعه اي از سناريوهاي بازپرسازي كالا در نهادهاي زنجيره تأمين كنندگان تجهيزات اين حوزه پرداخته شد. روش ها: براي اين منظور، يك مدل احتمالي چهار حلقه اي شامل تأمين كننده، توزيع كننده، خردهفروش و مشتري براي حداقل نمودن هزينه كل موجودي و نسبت تقاضاي برآورده نشده مشتريان بر اساس سياست (R,Q) ارائه گرديد. همچنين از طريق جستجو در اسناد و مدارك سازماني، مصاحبه با خبرگان صنعت و استفاده از نرم افزار مديريت انبار داده هاي مدل جمع آوري شد و سپس با استفاده از طراحي آزمايشات مجموعه جواب اوليه براي الگوريتم تكاملي تفاضلي فراهم گرديد و بر اساس اين الگوريتم فراابتكاري، مقادير مختلف نقطه سفارش مجدد و مقدار سفارش تعيين و با بكارگيري روش شبيه سازي مقادير اهداف مدل تخمين زده شد و مجموعه راه حل ها در نمودار پارتو نشان داده شد. يافته ها: يافته هاي تحقيق نشان داد كه افزايش متوسط سطح موجودي انبارهاي خرده فروشان منجر به كاهش نسبت تقاضاي برآورده نشده مشتريان مي گردد كه اين در زمان بالابودن مقادير نقطه سفارش مجدد دو خرده فروش صورت مي گيرد؛ ولي با توجه به تابع احتمالي تقاضاي مشتريان، مقدار سفارش مي تواند مقادير متفاوتي را بگيرد. از طرفي، كاهش هزينه هاي سفارش دهي و انبار منجر به افزايش تقاضاي برآورده نشده مشتريان مي شود، به عبارت ديگر، زماني كه مقادير نقطه سفارش مجدد كالا و مقدار سفارش پايين باشد منجر به كاهش موجودي انبار و افزايش نارضايتي مشتريان مي گردد. الگوريتم تكاملي تفاضلي بكار رفته در اين پژوهش منجر به سرعت بخشيدن در يافتن راه حل و افزايش كارآمدي مدل شده است. اين الگوريتم مقادير بين سطوح بالا و پايين نقطه سفارش مجدد و مقدار سفارش را در نظر گرفته كه مقادير تابع هدف متعددي را نشان داده است. استفاده از روش شبيهسازي براي تخمين توابع اهداف احتمالي بكار رفته در مدل منجر به افزايش سرعت اجراي سناريوهاي متعدد گرديده كه در كاهش هزينه و زمان اجراي مدل كمك نموده است.نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين پژوهش، آن دسته از تجهيزات الكتريكي داراي سطح نوآوري بالا مي بايست نقطه سفارش مجدد پايين و مقدار سفارش بالايي در زنجيره تأمين اين صنعت داشته باشد؛ زيرا با توجه به طول عمر كوتاه محصول در طول زنجيره منسوخ و مستهلك گرديده و فاقد تقاضاي مشتري خواهد شد و در نتيجه باعث افزايش هزينه زنجيره مي گردد. نتايج محاسباتي اين پژوهش نشان داد كه افزايش 105 درصدي كالاهاي موجود در انبار منجر به افزايش 104 درصدي سطح رضايت مشتريان و كاهش 95 درصدي هزينه فروش ازدست رفته خواهد شد؛ ولي با توجه به هزينه بالاي خريد و حجم زياد محصول در هنگام سفارش مي بايست سناريوي متناسب با شرايط مالي و ظرفيت انبار نهادهاي زنجيره را انتخاب نمود.
عنوان نشريه :
چشم انداز مديريت صنعتي
عنوان نشريه :
چشم انداز مديريت صنعتي