تأثير دانۀ كتان و پروتئين غيرقابل تجزيه شكمبه‌اي در جيره فلاشينگ بر عملكرد توليدمثلي ميش بلوچي

هدف از انجام مطالعه، بررسي اثرات متقابل بين پروتئين غيرقابل تجزيه شكمبه‌اي (RUP) و نوع دانه كتان در جيره هاي فلاشينگ ميش‌ها بر عملكرد توليدمثلي و فعاليت‌هاي تخمداني بود. در اين مطالعه 72 راس ميش بلوچي دو تا سه ساله با تيمارهاي آزمايشي تغذيه شدند. تيمارهاي آزمايشي شامل: 1: شاهد بدون دانه كتان + 20 درصد RUP، 2: شاهد بدون دانه كتان + 40 درصد RUP، 3: 10 درصد دانه كتان سالم + 20 درصد RUP، 4: 10 درصد دانه كتان سالم + 40 درصد RUP، 5: 10 درصد دانه كتان اكسترودشده + 20 درصد RUP و 6: 10 درصد دانه كتان اكسترودشده + 40 درصد RUP بود. ماده خشك مصرفي تحت تاثير تيمارها قرار نگرفت. نوع دانه كتان در 24 ساعت پيش از سيدربرداري سبب افزايش غلظت گلوكز، كلسترول و استروژن و 24 ساعت پس از سيدربرداري سبب افزايش غلظت گلوكز و استروژن و كاهش غلظت اوره خون ميش‌ها شد (0.05 P). در 24 ساعت پس از سيدربرداري، افزايش سطحRUP به 40 درصد سبب افزايش غلظت گلوكز و استروژن و كاهش غلظت اوره خون ميش‌ها شد (0.05 P). جيره‌هاي داراي كتان اكسترودشده در هشت روز پس از قوچ‌اندازي بالاترين غلظت پروژسترون و نهايتا نرخ بره‌دهي بالاتري در مقايسه با جيره‌هاي شاهد داشتند (0.05 P). در نهايت، استفاده از دانه كتان (به‌ويژه، اكسترودشده) به‌ميزان 10 درصد ماده خشك به‌همراه 40 درصد RUP در جيره‌فلاشينگ، به‌طور سودمندي غلظت متابوليت‌ها و هورمون‌هاي مرتبط با عملكرد توليد مثلي به‌ويژه گلوكز، كلسترول، پروژسترون و استروژن را افزايش داده و درنتيجه عملكرد توليدمثلي دام را بهبود مي‌بخشد.