شماره ركورد :
1392822
عنوان مقاله :
بررسي مفهوم بدن آگاهي از منظر موريس مرلوپونتي و تحليل آن درآثار سبك امپرسيونيسم: با تكيه برآثاركلود مونه
پديد آورندگان :
عسگري ابيانه ، الهام دانشگاه ازاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر , شريف زاده ، محمدرضا دانشگاه ازاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر - گروه هنر , داودي ركن آبادي ، ابوالفضل دانشگاه آزاد اسلامي واحد يزد , مختاباد امرائي ، مصطفي دانشگاه تربيت مدرس
از صفحه :
7
تا صفحه :
26
كليدواژه :
ادراك حسي , بدن آگاهي , مرلوپونتي , امپرسيونيسم , كلود مونه
چكيده فارسي :
مرلوپونتي همچون ديگر فيلسوفان اگزيستانسياليست بر اين باور است كه هر انساني داراي وضعيت، موقعيت و زيسته خاصي در جهان است كه اين زيسته محصول بودن در جهان است و از طرف ديگر انسان از منظر او با بدن آگاهي موقعيت خاص و بودن در جهان را تجربه مي كند. و بدن موجب مي شود كه انسان زيسته خويش و هستي خود را بيابد. در اين مقاله تلاش بر اين است كه نگرش مرلوپونتي را درباره دو مفهوم پيشين در آثار و نگرش امپرسيونيست ها و به عنوان نمونه آثار كلود مونه مورد ارزيابي قرار دهيم. آثار مونه بيانگر تجربه بدن آگاهانه مرلوپونتي است كه بر اساس زيسته و بودن در جهان خاص به تصويرگري موقعيتي مي پردازند كه آن را ادراك مي كند. در واقع اين بودن در جهان به تعبير مرلوپونتي همان نحوه زيستي است كه امپرسيونيست ها آن را براي تصويرگري استفاده مي كنند و به سبك نقاشي آنان تبديل شده است. سوال اصلي مقاله اين است كه با توجه به اينكه مرلوپونتي معتقد است، ارتباط انسان با عالم خارج مبتني بر ادراك حسي است و از طرف ديگر هنر به ويژه نقاشي تجلي ادراك حسي است آيا نگرش امپرسيونيست ها و از جمله كلود مونه نيز در ترسيم عالم خارج همچون نگرش مرلوپونتي است يا خير؟ زيرا كلود مونه نيز در آثار نقاشي خود با بكارگيري نور به نوعي ادراك حسي و بصري خاص از عالم خارج مي رسد و اين امر مونه را همسو با تفكر مرلوپونتي مي سازد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي
لينک به اين مدرک :
بازگشت