عنوان مقاله :
نقد و بررسي نظريۀ مطابقت از منظر سهروردي و هيدگر
پديد آورندگان :
هاني ، كاظم دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
سهروردي , هيدگر , نظريۀ مطابقت , ناپوشيدگي , معرفت شهودي
چكيده فارسي :
هرچند پيشينۀ نظريۀ مطابقت به عنوان ملاك حقيقت به آموزۀ ايدههاي افلاطون باز ميگردد اما طرح و بسط اين نظريه در فلسفۀ ارسطو صورت ميگيرد. در نظر ارسطو حقيقت و صدق به معناي مطابقت حكم يا گزاره با امر واقع و ناحقيقت و كذب به معناي عدم مطابقت است. از زمان ارسطو نظريۀ مطابقت با وجود فراز و نشيبهايي كه داشته، همواره يكي از نظريات غالب در حيطۀ معرفتشناسي بوده است. البته برخي از فيلسوفان نيز ضمن توجه به نظريۀ مطابقت، به امري مقدم بر اين نظريه اشاره داشتهاند كه اساساً امكان طرح آن را فراهم كرده است. هيدگر و سهروردي ضمن نقد سنتهاي فلسفي قبلِ از خود بر اين نكته تأكيد كردهاند كه فهم و درك اوليۀ انسان و نسبت او با اشياء و پديدهها از سنخ گزاره و حكم نيست. اكنون پرسش مهمي مطرح ميشود: امرِ مقدم بر حقيقت گزارهاي كدام است كه امكان حقيقت در معناي مطابقت را فراهم ميآورد؟ اين نوشتار درصدد است با روشي توصيقي-تحليلي به بررسي اين پرسش از منظر سهروردي و هيدگر بپردازد. هيدگر معتقد است حقيقت در معناي ناپوشيدگي معناي اوليۀ حقيقت است و فراموشي اين معنا سبب طرح حقيقت در معناي مطابقت شده است. سهروردي نيز معتقد است حقيقت در معناي شهود اشياء مقدم بر نظريۀ مطابقت است. هيدگر و سهروردي ضمن نقد نظريۀ مطابقت معتقدند اين نظريه كارايي لازم براي انكشاف حقيقت را ندارد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي