كليدواژه :
شادي , رستگاري , مسالهمندي , برهه صفويه , تحليل گفتمان , مواضع گفتماني , تصوف , طرب , فقه
چكيده فارسي :
در برهه صفويه شاهد تولد گفتمان جديدي هستيم كه طي آن شادي با مساله رستگاري اخروي پيوند يافت. گزارههاي آغازيناين گفتمان در گفتارهاي مختلف و رسالههاي متعدد رديه و تحليليه بروز يافت و در اشكال مختلف رويتپذير گرديد. در پژوهش حاضر بر آنيم تا با نشان دادن سطوح ظهور و تكوين موضوع به اين پرسش پاسخ دهيم كه شادي از طريق چه مواضعي در بزنگاه صفويه مسالهمند و از امري حاشيهاي به كانون توجه مبدل گرديد؟ شيوه انجام پژوهش مبتني بر رويكرد تحليل گفتمان فوكويي است كه داراي ابعاد ديرينهشناسانه و تبارشناسانه است. لذا، به شيوه فوكويي، با حفاري تاريخ صفويه به «انباشت گزارهها» در زمينه شادي در فرامين، قوانين، احكام شاهانه، توبهنامهها، رسالات رديه و تحليليه، وقفنامهها و سفرنامهها پرداختيم كه در آنها امور مرتبط باشادي به محل بحث، قانون، حكم فقهي يا فرامين حكومتي درآمد يا در شيوههاي حلوفصل قضايي يا ساختار اداره امور، متجلي گرديد. بدين ترتيب با نشان دادن دگرديسي عقلانيت موجود درسه سطح مفاهيم، نگرشها، و معرفت، جايگاههاي مسالهمند شدن شادي را توضيح داديم. اين تحولات عمدتا در سه محورتصوف، طرب و فقه و در پيوند با مساله رستگاري منجر به انباشت گزارهها درباره شادي شدند.