بررسي تئوري تعميم‌يافته كالاي مركب و تخمين تابع تقاضا انواع گوشت براي خانوارهاي شهري ايران

مقدمه و هدف: استفاده از داده‌هاي تجميع‌شده و بررسي گروه‌بندي كالاهاي مختلف براي بررسي رفتار مصرف‌كنندگان حائز اهميت است. هدف مطالعه حاضر بررسي امكان تجميع و برآورد تابع تقاضاي جمعي براي گروه كالايي انواع گوشت (گوشت گوسفند، گوشت گوساله، مرغ، كنسرو ماهي، ماهي جنوب و ماهي شمال) است. مواد و روش‌ها: از روش‌هاي تفكيك‌پذيري ضعيف، كالاي مركب تعميم‌يافته و تابع تقاضاي خانوارهاي شهري ايران استفاده شد. داده‌ها و اطلاعات لازم از آمار سالانه هزينه و درآمد خانوارهاي ايراني سازمان آمار براي بازه زماني 1398-1383 بدست آمد. يافته‌ها: نتايج حاصل از كشش درآمدي نشان داد كه دو كالاي كنسرو ماهي و ماهي جنوب براي خانوارهاي شهري ايران لوكس محسوب مي‌شوند. ماهي شمال با كشش خودقيمتي 1.28- بيشترين حساسيت را نسبت به تغييرات قيمت در مقابل ديگر انواع گوشت دارد. همچنين براساس كشش متقاطع كنسرو ماهي و ماهي جنوب جانشين يكديگر مي‌باشند. بنابر نتايج آزمون تفكيك‌پذيري براي انواع گوشت، مي‌توان انواع گوشت را به دو گروه گوشت قرمز و سفيد تفكيك كرد. همچنين براي بررسي شرايط استقلال يا عدم استقلال شاخص قيمت نسبي و لگاريتم شاخص قيمت گروه، از آزمون‌هاي ايستايي و هم انباشتگي استفاده شد. نتايج نشان داد دو كالاي كنسرو ماهي و ماهي شمال را مي‌توان در گروه گوشت سفيد قرار داد. بحث و نتيجه‌گيري: نتايج نشان‌دهنده آن است كه عدم توجه به تئوري تعميم‌يافته كالاي مركب مي‌تواند باعث گروه‌بندي نامناسب از كالاها شود. با توجه به نتايج مطالعه حاضر، توجه به روش مناسب براي گروه‌بندي انواع گوشت در جهت تحليل و سياست‌گذاري صحيح الگوي مصرفي مواد غذايي حائز اهميت است