عنوان مقاله :
رهيافتي به هنر حياتمند از منظر زيباييشناسي لطف
پديد آورندگان :
قديمزاده ، سميه دانشگاه اروميه - دانشكدۀ معماري، شهرسازي و هنر , وحدتطلب ، مسعود دانشگاه هنر اسلامي تبريز - دانشكدۀ معماري و شهرسازي
كليدواژه :
زيباييشناسي لطف , هنر حياتمند , سهولت , حركت , برگسون
چكيده فارسي :
زيباييشناسي لطف كه اغلب با ظرافت و لطافت مشخص ميشود، در ذات و جوهره خود با مفهوم حيات و ويژگي حياتمندي پيوند دارد، با اين حال تجلي حياتمندي و زندگيواري در آثار هنري از اين منظر مورد توجه و شناخت قرار نگرفته است. بر اين اساس، هدف مقالۀ حاضر واكاوي چگونگي ارتباط مقولۀ زيباشناختي لطف با احساس و ادراك زندگي در آثار هنري است تا از اين طريق نسبت به هنر حياتمند و عوامل مؤثر در آن، رهيافتي نو حاصل كند. در اين راستا با بهرهگيري از روش توصيفي – تحليلي و با رويكردي هستيشناسانه، ديدگاههاي مهم پيرامون مفاهيم لطف و حيات بررسي شد و سپس با مبنا قرار دادن نظرات برگسون، بهويژه نظريۀ خيزش و شور حياتي او، ارتباط اين دو مفهوم مورد تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد، ادراك لطف وابسته به ويژگيهاي سهولت و حركت است كه با مفهوم حيات نيز مرتبطاند و وجود تؤامان آنها در اثر هنري ميتواند موجب درك كليت و استمرار (ديرند) و در نتيجه برانگيختن «حس حيات» شود. از اين رو دستگاه زيباييشناسي لطف با دو مؤلفۀ اصلي معنايي خود، ميتواند چهارچوبي را براي درك و ارزيابي بهتر كيفيت زندگي و سرزندگي در آثار هنري شكل بخشد.