شماره ركورد :
1393127
عنوان مقاله :
نسبت «تن‌زيبايي‌شناسي» شوسترمن با «زيبايي‌شناسي» باومگارتن و پيامدهاي آن براي زيبايي‌شناسي معاصر
پديد آورندگان :
پازوكي ، شهاب فرهنگستان هنر - پژوهشكده هنر - گروه پژوهشي نظريه و نقد هنر , تقوي ، علي فرهنگستان هنر
از صفحه :
59
تا صفحه :
78
كليدواژه :
ادراك حسي , باومگارتن , تن‌زيبايي‌شناسي , زيبايي‌شناسي , سوما , شوسترمن
چكيده فارسي :
تن‌زيبايي‌شناسي، به عنوان جرياني نوظهور و در عين حال گذشته‌نگر، توسط ريچارد شوسترمن در حوزهٔ زيبايي‌شناسي معاصر مطرح شده است. اين پروژه در زمينه‌اي پراگماتيستي، با الهام از ايدهٔ «فلسفه به مثابه هنر زيستن» و برخي سنن تنانهٔ شرقي و روش‌هاي درماني روان‌تني مدرن غربي صورت‌بندي شده است. تن‌زيبايي‌شناسي به عنوان مطالعهٔ انتقادي و پرورش بهبوديابندهٔ تجربه و استفاده از تن (سوما) به عنوان كانون ادراك حسي تعريف شده و هدف آن بر غني‌سازي دانش گزاره‌اي دربارهٔ بدن و تجربهٔ تنانهٔ زيسته در فرايند ادراك استوار شده است. موضع انتقادي تن‌زيبايي‌شناسي، در درجهٔ اول، متوجه دوگانه‌‌انگاري ذهن ‌ـ‌ بدن برآمده از انديشهٔ متافيزيكي غربي و پس از آن، متوجه سنت زيبايي‌شناسي غربي است. شوسترمن، زيبايي‌شناسي باومگارتن را پس از حدود دويست و پنجاه سال به صحنهٔ فلسفه‌ورزي كشانده و آن را در زمينهٔ گفتماني متفاوتي مطرح كرده است. خوانش پراگماتيستي شوسترمن از زيبايي‌شناسي باومگارتن، چشم‌انداز جديدي در فضاي زيبايي‌شناسي معاصر گشوده است. اين مقاله با هدف بررسي نسبت تن‌زيبايي‌شناسي شوسترمن با زيبايي‌شناسي باومگارتن و تحليل پيامدهاي اين جريان براي زيبايي‌شناسي معاصر نگارش يافته است. تن‌زيبايي‌شناسي با مشروعيت‌بخشي به بدن و تأكيد بر نقش مغفول ادراك حسي، خود را در موضع بديل و تكميل‌كنندهٔ زيبايي‌شناسي ناتمام باومگارتن نشانده است. شوسترمن، تن‌زيبايي‌شناسي را پايان‌بخش غفلت از بدن مي‌داند كه باومگارتن متأثر از خردگرايي عصر روشنگري، به آن تن داد و از رهگذر سنت ايدئاليستي، در زيبايي‌شناسي سدهٔ نوزدهم تشديد شد. تن‌زيبايي‌شناسي به واسطهٔ موضع‌گيري صريح در زمينهٔ اهميت ادراك حسي در فرايند شناخت زيبايي‌شناختي و با چينش مجموعه‌اي از عناصر همسو در ساختاري منسجم توانسته است، مفهوم بنيادين زيبايي‌شناسي را احيا كند؛ زيبايي‌شناسي را فراتر از فلسفهٔ هنرهاي زيباي هگلي گسترش دهد؛ پيوند امر زيبايي‌شناسي و امر عملي را محقق سازد؛ چرخش امر ادراكي تنانه را به ديگر حوزه‌هاي دانش بسط دهد؛ و نوعي كنش‌گرايي زيبايي‌شناختي را در زيبايي‌شناسي نظري ـ فلسفي رسميت بخشد.
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
لينک به اين مدرک :
بازگشت