عنوان مقاله :
زمان رستگاري در آخرالزمانيهاي سنگي بر گوري و شازده احتجاب
پديد آورندگان :
مظفري ، حميده دانشگاه گيلان , رضايتي كيشه خاله ، محرم دانشگاه گيلان , تسليمي ، علي دانشگاه گيلان
كليدواژه :
زمان تقويمي , آخرالزمان گرايي , اعتراف , سنگي بر گوري , شازده احتجاب
چكيده فارسي :
«رستگاري» همواره دغدغۀ آشكار و پنهان آثار ادبي بوده است كه گاه از آن به پايان خوش تعبير شده و گاه در هيئت حيات پس از مرگ بيرون آمده است. پيگيري اين مفاهيم در دو اثر سنگي بر گوري و شازده احتجاب نشان دهندۀ تفكيك دو مفهوم «پايان زمان» به مثابه آخرالزمان گرايي منفعل و «زمان پايان» به منزلۀ آخرالزمان گرايي فعال است. دو رمان در ميداني سرشار از تنش ميان اين دو زمان شكل گرفته اند. در شازده احتجاب زمان دايره اي و تجديدپذير اميد را در دل شخصيت اصلي مي پرورد؛ حال آنكه نهايتاً جبر زمان تقويمي است كه در هيئت مرگ رؤياهاي او را بر باد مي دهد. در سنگي بر گوري راوي اقتدار زمان خطي را مي پذيرد، اما در پي مقابله با آن به ميانجي نوعي زمان دايره اي يا زمان كيفي نيست؛ بلكه رهايي و سعادت را در ايجاد رخنه در زمان خطي بازمي جويد؛ اين رخنه در تمناي فرزندآوري تجلي مي يابد.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي