ايالات متحده؛ جايگاه و قدرت هژمون

بعد از جنگ سرد و فروپاشي شوروي، ايالات متحده به دليل برتري در قدرت، به يك قدرت بلامنازع (هژمون) تبديل شد. در قرن بيست و يكم، با توجه ‌به تحولات جهاني، نظم بين‌الملل و تغيير سياست بين‌الملل جايگاه هژموني ايالات متحده آمريكا را با چالش‌هاي جديدي مواجه نمودند. در اين راستا، سؤال اصلي پژوهش حاضر اين است كه آيا در دهه دوم قرن حاضر، ايالات متحده همچنان جايگاه و قدرت هژمون خود را حفظ نموده است؟ يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد كه ايالات متحده ديگر در جايگاه هژمون قرار ندارد. در ارتباط با قدرت اين كشور در حوزه قدرت سخت، همچنان جايگاه برتر را در بخش قدرت نظامي حفظ نموده، اما در بخش قدرت اقتصادي و در مقايسه با رشد اقتصادي چين، مشخص مي‌شود كه جايگاه اقتصاد ايالات متحده نسبت به قبل متزلزل شده و ديگر به‌عنوان تنها قدرت برتر در اين زمينه محسوب نمي‌گردد. در حوزه قدرت نرم و در بخش فرهنگ نيز، زوال نسبي در آموزش ‌ديده مي‌شود و در بخش ارزش‌ها و مشروعيت، به دليل سياست خارجي ايالات متحده مبتني بر «اول آمريكا» و اقدامات يك‌جانبه‌گرايي، زوال نسبي در نظم هژموني ليبرال مبتني بر دموكراسي و تضمين امنيتي ايالات متحده، حوزه قدرت نرم ايالات متحده با افول نسبي مواجه شده است. در نتيجه مي‌توان اظهار داشت كه ايالات متحده در توانمندي‌هايش دچار افول نسبي شده است. پژوهش حاضر پژوهشي توصيفي-تحليلي بوده و روش گردآوري اطلاعات به‌صورت داده‌هاي مختلف، از طريق استفاده از منابع كتابخانه‌اي و مجازي است.