نقش ادوار تجاري در چگونگي اثرگذاري مخارج اجتماعي و فرهنگي دولت بر رفاه اجتماعي (رهيافت NARDL)

يكي از مهم ترين كاركردهاي دولت تخصيص صحيح مخارج براي ارائه بهتر خدمات فرهنگي و اجتماعي و ايجاد زير ساخت هاي مناسب در اين حوزه‌ها براي بهبود كيفيت زندگي شهروندان است. هدف از پژوهش حاضر بررسي اثرگذاري مخارج دولت در امور اجتماعي و فرهنگي و زير فصول مربوطه بر روي شاخص رفاه اجتماعي آمارتياسن در طي ادوار تجاري در اقتصاد ايران است. اين مطالعه از مدل خود توضيح غير خطي با وقفه‌هاي گسترده (NARDL) جهت برآورد داده‌هاي سري زماني در طي دوره زماني سال هاي 1398-1352 بهره گرفته شده است. نتايج نشان دهنده آن است كه شوك‌هاي مثبت مخارج دولت در امور اجتماعي و فرهنگي، فصول آموزش، تربيت بدني، فرهنگ و هنر، رفاه اجتماعي و سلامت در طي دوره‌هاي ركود و رونق موجب افزايش رفاه اجتماعي به طور معنادار شده‌اند. شوك‌هاي منفي مخارج دولت نيز در فصول فرهنگ و هنر و آموزش در طي دوره‌هاي ركود و فصل رفاه اجتماعي در طي دوره‌هاي رونق موجب افزايش رفاه اجتماعي به طور معنادار شده‌اند. همچنين، در شوك‌هاي منفي مخارج دولت امور اجتماعي و فرهنگي در طي ادوار تجاري و فصل سلامت در طي دوره هاي رونق موجب كاهش رفاه اجتماعي به طور معنادار شده‌اند. با در نظر گرفتن شوك هاي مثبت مخارج دولت، امور اجتماعي و فرهنگي، فصول آموزش، تربيت بدني، فرهنگ و هنر، رفاه اجتماعي و سلامت در دوره‌هاي رونق داراي اثرگذاري بيشتر بر روي رفاه اجتماعي هستند. اين در حالي است كه نتايج شوك‌هاي منفي مخارج دولت دلالت بر آن دارند كه امور اجتماعي و فرهنگي و فصل آموزش داراي اثرگذاري بيشتر در دوره‌هاي ركود و فصول تربيت بدني، فرهنگ و هنر، رفاه اجتماعي و سلامت داراي اثرگذاري بيشتر در دوره‌هاي رونق بر رفاه اجتماعي هستند.