ارائه مدل جامع خط مشي‌گذاري به منظور اصلاح نظام بانكي جمهوري اسلامي ايران

هدف: خط‌مشي‌هاي پولي در اقتصادهاي بانك محور اهميت زيادي دارد و دولت سياست‌هاي ساير حوزه‌ها را بر‌اساس بازار پول تنظيم مي‌كند. نارسايي هايي كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم، عملكرد نحوه تصميم گيري سياستگذار پولي در ايران را طي سه دهه گذشته تحت تاثير قرار داده اند تاثيرات مخربي بر اقتصاد كشور داشته است. از اين رو در پژوهش حاضر به ارائه مدل جامع خط مشي گذاري به منظور اصلاح نظام بانكي جمهوري اسلامي ايران پرداخته شده است. روش پژوهش: تحقيق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقيقات كاربردي و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوري داده‌ها روش تحقيق آميخته  محسوب مي‌گردد. جامعه آماري در بخش كيفي شامل 20 نفر از خبرگان بوده و در بخش كمي شامل كليه كاركنان بانك تجارت در استان تهران است كه از اين ميان نمونه‌اي به حجم 312 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلي گردآوري داده‌ها در بخش ميداني شامل مصاحبه نيمه ساختاريافته (در بخش كيفي) و پرسشنامه محقق ساخته است. روايي پرسشنامه با استفاده از روش روايي محتوا مورد تاييد قرار گرفت. براي ارزيابي پايايي پرسشنامه، ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد. ضريب آلفاي كرونباخ بيش از 0.7 بدست آمد كه نشان مي‌دهد پرسشنامه‌‌ از پايايي مطلوبي برخوردار است. براي آزمون فرضيات از تكنيك حداقل مربعات جزئي و نرم افزار اسمارت پي.ال.اس استفاده شده است. يافته‌ها: در بخش كيفي از تئوري داده بنياد و نرم افزار مكس كيودا استفاده شده است. بر اساس نتايج حاصل از تحليل كيفي شش دسته از عوامل اصلي شامل عوامل زمينه‌اي (اسناد بالادستي)، علي (عوامل سازماني، عوامل منابع انساني و عوامل مديريتي)، پديده محوري (اصلاح نظام بانكي)، مداخله‌گر (سياست‌‏زدگي نظام اداري و مقاومت در برابر تغيير)، راهبردها (خط‌مشي‌گذاري اصلاح) و پيامدها (كيفيت زندگي كاري، بهبود تجربه مشتري و بهبود عملكرد مالي و غيرمالي) به عنوان مولفه‌هاي اصلي مدل جامع خط مشي گذاري به منظور اصلاح نظام بانكي شناسايي شد. نتايج حاصل از آزمون فرضيه‌ها در بخش كمي نشان داد كه مولفه‌هاي شرايط علي اعم از عوامل سازماني، عوامل منابع انساني و عوامل مديريتي بر اصلاح نظام بانكي تاثير دارند؛ مقاومت در برابر تغيير، سياست‌‏زدگي نظام، اصلاح نظام بانكي و اسناد بالادستي بر راهبردها (خط‌مشي‌گذاري اصلاح) تاثير معناداري دارد. همچنين مشخص شد كه خط‌مشي‌گذاري اصلاح بر هر سه پيامد مدل شامل كيفيت زندگي كاري (كاركنان)، بهبود تجربه مشتري (مشتريان) و عملكرد مالي و غيرمالي بانك (سازمان) تاثير مثبت و معناداري دارد. نتيجه‌گيري: نتايج بدست آمده در اين تحقيق ضمن تقويت ادبيات داخلي راجع به خط‌مشي‌گذاري نظام بانكي، رهنمودهايي كاربردي جهت اصلاح نظام بانكي در اختيار مديران ارشد نظام بانكي كشور قرار مي‌دهد.