عنوان مقاله :
مناسبات سياسي و اقتصادي ايران با پادشاهي سوئد در روزگار صفويان (907-1148ق/1501-1736م)
پديد آورندگان :
پيرهمرد شتربان ، جمال دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني , رشتياني ، گودرز دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ
كليدواژه :
ايران , صفويان , سوئد , روابط خارجي , اسكانديناوي
چكيده فارسي :
ايران سرزميني با پيشينهاي كهن در مناسبات خارجي است. ديرينگي نهاد «حكومت» در ايران و پايايي آن در گذر سدهها، سبب شده است تا ميراثي غني در حوزه روابط خارجي اين كشور با ديگر سرزمينها پديد آيد. با وجود اين، در حوزه پژوهشهاي مربوط به مناسبات خارجي ايرانِ عهد صفوي، بيشتر نوشتارهاي تحقيقي بر روابط ايران با قدرتهاي برتر همسايه يا اروپايي (مانند عثماني، گوركانيان هند، پرتغال، انگلستان و هلند) تمركز كردهاند و همين نكته، سبب كمتوجّهي به روابط ايران با ساير قلمروها شده است. يكي از اين عرصههاي كمتر شناختهشده، روابط خارجي ايرانِ صفوي با پادشاهي سوئد است. بهرغم آشنايي محدود ايرانيان با سوئديان در دوره پيشاصفوي، روابط رسمي ايران با سوئد در عهد فرمانروايي شاه سليمان (حك: 1077-1105ق/1666-1694م) و شاه سلطان حسين (حك: 1105-1135ق/1694-1722م) شكل گرفت و رونق يافت. حال پرسش اينجاست كه چه علل و انگيزههايي ايرانيان و سوئديان را به برقراري مناسبات در اواخر سده يازدهم هجري/هفدهم ميلادي مايل ساختند؟ همچنين با وجود برخي تلاشهاي موفقيتآميز اوّليه، چرا اين روابط پايدار نمانده و به نتيجه نرسيدند؟ در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با اتّخاذ رويكردي توصيفي-تحليلي و بهرهگيري از روش پژوهش كيفي به پرسشهاي فوق پاسخ داده شود. چنين مينمايد كه مجموعهاي از انگيزههاي مشترك اقتصادي و سياسي، ايران و سوئد و به ويژه سوئديان را به برقراري روابط متمايل ساختند؛ اما موانعي چون بُعدِ مسافت، ناخشنودي قدرتهاي رقيب و چالشهاي داخلي و خارجي دو كشور (خصوصاً درگيري سوئديان در جنگ بزرگ شمالي و رويارويي دربار صفوي با شورش غلزاييان) سبب شدند تا روابط مزبور به فرجام روشني نرسند
عنوان نشريه :
پژوهشهاي علوم تاريخي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي علوم تاريخي