پيش بيني سرسختي روانشناختي وتنظيم هيجان براساس جهت گيري مذهبي وسبك دلبستگي دردانش‌آموزان دوره دوم متوسطه

هدف: هدف اين پژوهش پيش‌بيني سرسختي روان‌شناختي و تنظيم هيجان براساس جهت‌گيري مذهبي‌و سبك‌هاي ‌دل‌بستگي در دانش‌آموزان‌ بود. روش: روش پژوهش توصيفي ازنوع هم‌بستگي بود. جامعه آماري پژوهش را كليه دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه شهر كاشان (8100 نفر) در سال تحصيلي 1401-1400 تشكيل دادند. حجم نمونه در اين پژوهش به تعداد 500 نفر و با استفاده از روش نمونه‌گيري مرحله‌اي خوشه‌اي تعيين شد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسش‌نامه‌ها، مقياس سرسختي كوباسا (1979)، سياهه تنظيم هيجاني گراس‌وجان (2003)، پرسش‌نامه سبك ‌دل‌بستگي كولينز و ريد (1990) و پرسش‌نامه جهت‌گيري مذهبي آلپورت و راس (1967) بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار اسمارت نسخه ۳.۳ و اس‌پي‌اس‌اس نسخه ۲۶ تجزيه وتحليل شد. يافته‌ها: يافته‌ها نشان داد، جهت‌گيري مذهبي دروني، سبك ‌دل‌بستگي ايمن با تنظيم‌ هيجان و سرسختي‌ روان‌شناختي رابطه مثبت و معنادار داشت. جهت‌گيري مذهبي بيروني، سبك‌هاي ‌دل‌بستگي اجتنابي و دوسوگرا اثر منفي و معناداري برتنظيم هيجان و سرسختي روان‌شناختي داشتند. مي‌توان ‌گفت، جهت‌گيري مذهبي بيروني و دروني، سبك‌هاي ‌دل‌بستگي ايمن، اجتنابي ودوسوگرا، اضطرابي روي هم رفته 3/67 درصد از تغييرات سرسختي روان‌شناختي را توضيح داده‌اند. جهت‌گيري مذهبي بيروني ودروني، سبك‌هاي ‌دل‌بستگي ايمن، اجتنابي و دوسوگرا، اضطرابي روي هم‌رفته 7/36 درصد از تغييرات تنظيم هيجاني را توضيح داده‌اند. نتيجه‌گيري: از آن‌جا كه نوع سبك ‌دل‌بستگي و جهت‌گيري‌ مذهبي ‌دروني براي تنظيم و تعديل هيجانات و افزايش سرسختي روان‌شناختي در نوجوانان داراي اهميت بسيار است، برنامه‌ريزان آموزشي بايد نسبت به اين مهم توجه بيش‌تري داشته باشند.