طراحي و اعتبارسنجي مدل عدم حساسيت سازماني در سرمايه ‏هاي انساني (مطالعة موردي: شركت ملي گاز استان كرمانشاه)

هدف: عدم حساسيت سازماني (بي‏حسي سازماني) نوعي ميل به بي‌ميلي و درك نكردن آگاهانة امور توسط كاركنان است كه به دليل انتظارات برآورده‌نشده در تفكر و رفتار آنان پديد مي‌آيد. هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتبارسنجي مدل بي‏حسي سازماني در سرمايه‏هاي انساني است.روش پژوهش: اين پژوهش از لحاظ هدف كاربردي و از نظر روش تحقيق اكتشافي مبتني بر نظرية داده‌بنياد است. جامعة آماري شامل خبرگان شركت گاز استان كرمانشاه بودند كه به روش نمونه‌گيري هدفمند تعداد ۱3 مصاحبه تا رسيدن به اشباع نظري داده‌ها انجام گرفت. ابزار جمع‏آوري داده‌ها شامل مصاحبه‌هاي نيمه‌ساختاريافته و پرسشنامه بوده است. تجزيه‌وتحليل داده‌ها با استفاده از رويكرد داده‌بنياد و نرم‌افزار مكس‏كيو‏دي‌اِي، همچنين، اعتبارسنجي مدل با استفاده از آزمون تي تك‏نمونه‌اي صورت گرفته است.يافته‌ها: يافته‌ها شامل 367 كد، 77 مفهوم‏، 24 مقولة فرعي، و 6 مقولة اصلي‏ بودند كه در قالب مدل ارائه و اعتبار مدل تأييد شد.نتيجه‏ گيري: نتايج حاكي از شناسايي مهم‌ترين عوامل علّي (بي‏عدالتي، عدم شايسته‌سالاري، مسائل اقتصادي، و اهميت ندادن مدير به رشد)، مداخله‏گر (الگوگيري، بي‌توجهي به علايق و نظرات، عوامل كاهندة موفقيت، و مسائل فراسازماني)، زمينه‏اي (ويژگي‏هاي شخصي، نظام نامناسب تشويق و تنبيه، فرهنگ‌سازماني، و اهداف متناقض)، پديده‌محوري (كم‏كاري خاموش، بي‏اعتنايي، كرختي، و بي‏رغبتي سازماني)، راهبردها (كاهش تعهد و مشاركت، مسائل روحي‌ـ رواني منفي، اعتراض، و كاهش كمّيّت و كيفيت كار)، و پيامدهاي بي‏حسي سازماني (افزايش تخلف، كاهش بهره‌وري، بيزاري از كار و سازمان، و نارضايتي فراگير) در سرمايه‌هاي انساني شركت ملي گاز استان كرمانشاه افزايش تخلف، كاهش بهره‌وري، بيزاري از كار و سازمان، و نارضايتي فراگيربودند.